بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت فاطمه رجائی

خانم صفایی
                خانم صفایی‌راد در دهه محرم به باکو سفر می‌کند و خاطرات سفرش رو با ما به اشتراک میذاره...
اسم کتاب؟
« اولین چیزی که درباره اسم باکو پایتخت جمهوری آذربایجان می‌گویند این است که در اصل «بادکوبه» بوده چون آنجا بادهای سختی می‌وزیده و می‌خواستند بین بادها و نام شهر همبستگی به وجود بیاورند و اسمش را گذاشتند «جایی که باد کوبد».
این بادکوبه... در زمان فتحعلی شاه قاجار و طبق قراردادهای جان‌خراش گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شده.»
.
عکس‌ها🌱
۱. پرچم آذربایجان 

۲. قیز قالاسی/ برج دختر، دوشیز یا باکره
« اسم برج در اصل برج دوشیزه یا باکره است که می‌گویند به این معناست که هیچ وقت به دست دشمن لمس نشده.
داستانی می‌گوید پادشاهی قصد ازدواج با دختر زیباروی خودش را داشته و دختر برای اینکه این کار را عقب بیندازد از پدرش درخواست ساختن را می‌کند و بعد از تمام شدن به بهانه‌ی تماشای منظره بالای آن می‌رود و خودش را به پایین پرت می‌کند و توی دریای خزر غرق می‌شود.»

۳. مسجد بی‌بی هیبت
« اینطور که تاریخ می‌گوید امام موسی کاظم(ع) چهار دختر فاطمه نام داشت. فاطمه کبری، فاطمه وسطی، فاطمه صغری و فاطمه اخری. فاطمه کبری همان معصومه بانوی خودمان در قم هستند و فاطمه صغری مشهور به بی‌بی هیبت باکو نشین‌اند».

۴. قره باغ
« منطقه‌ی کوهستانی قره‌باغ که در شمال رود ارس سال‌های سال است محل درگیری بین دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده است.»
.
خوشحالم که این سفرنامه‌رو خوندم. به دلم نشست.💛
چندتا نکته درمورد کتاب:
۱. نویسنده گاهی مطالب تاریخی بیان می‌کرد که من ازشون چیزی نمی‌فهمیدم و نظرات دیگران رو هم که خوندم، ظاهراً بقیه هم این مشکلو داشتن.
تو این زمینه میتونست بهتر باشه.
۲. عکس‌ها خیلی خوبن چون مرتبط با متن کتاب هستن و صرفا جنبه تزئینی ندارن.
۳. عقاید نویسنده هم تا حدی در کتاب وارد شده. وقتی کسی در ماه محرم به باکو سفر می‌کنه تا مراسم‌های مذهبی رو ببینه پس طبیعتا میشه نگاهشون رو فهمید.
به نظرم در این زمینه خوب بود.💛
.
📔_ متن کتاب:
« به خودم قول دادم (جز خدا) روی هیچ‌کس حسابی باز نکنم که بعد با شانه خالی کردنش غافلگیر نشوم و لنگ نمانم.»

« بعد از جنگ جهانی اول و موقع ترسیم مرزهای خاورمیانه‌ی جدید، خط‌های جدایی را درست از وسط قومیت‌ها رد کرده‌اند تا همیشه بهانه‌ای بماند برای درگیری این جهان سومی‌ها و سرگرم کردن‌شان به خودشان.»

« آذربایجان وقتی به عنوان یک کشور مطرح شد، نیاز داشت برای اثبات خودش تاریخ و هویت مستقلی داشته باشد که نداشت. کاری کرده‌اند که در جهان، جمهوری آذربایجان کشوری‌ است که شهره به جعل تاریخ است! برای هویت‌سازی دست بردند به تفسیر وارونه‌ی تاریخ. این وارونگی روایت به جایی می‌رسد که در کتاب‌های تاریخی مدارسشان شاه اسماعیل موسس آذربایجان بوده و آن زمان ایران جزوی از کشور آن‌ها و تازه از تاریخ‌دانان گله‌مندند که چرا صفویه را حکومتی ایرانی می‌دانند.»
.
متن هایی که «...» از کتابه.🌱
.
بیست و سوم اسفند ۱۴۰۲
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.