یادداشت سمی
2 روز پیش
. در کتاب بالکان اکسپرس روایت زنی را میخوانیم که از حال و هوای جنگ در کشورش میگوید. او زاگرب را بخاطر جنگ یوگسلاوی ترک کرده و به کشوری دیگر نقل مکان میکند. او کسیست که تا مدتها حاضر نشده خانهاش را ترک کند ولی مجبور است که تسلیم شود. در ادامه فهمیدن حس پناهجو بودن برای او آزاردهنده است چرا که میفهمد محتوای زندگیاش دارد آرام آرام از این ظرف شکسته چکه میکند و به قول خودش وقتی به تبعیدی بودنش فکر میکند، میفهمد که به اندازهی یک عمر دیگر زمان میبرد تا بتواند جایش را در یک دنیای غریبه پیدا کند، عمری که نداشته است. این کتاب بیشتر از جهت روانشناختی و روانتنی و تاثیر جنگ و آوارگی بر روح و روان افراد در جامعه پرداخته است. این کتاب گزارش روزانهی زندگی یک قربانی است که به خوبی حس ترس را در یک کشور جنگزده منتقل میکند و همینطور حس تلخ شهروند جنگزده بودن را.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.