یادداشت زهرا سادات رضایی
14 ساعت پیش
همه چیز از گم شدن حلقه شروع شد. اونم چند روز مونده به عروسی. وَ نه یه حلقه نامزدی ساده که یه حلقه عتیقه خانوادگی با الماس درخشان. فکر کن تو همون لحظه که داری با هول و ولا دنبال حلقه میگردی و یه موتوری بیاد و وییییژژ گوشیتو هم بدزده. میدونم فقط سوفی کینسلاست که میتونه این قدر خرابکاری پشت خرابکاری رو آوار کنه رو سر یه کارکتر بینوا. که من خوشم میاد. اصلش برا همین موقعیتهای بانمکه که کتاباشو میخونم. خب حالا شما اگه جای پاپی وایت بودین چه میکردید. تو یه روز هم حلقهتون گم شه هم گوشیتون دود شه و هم چشمتون بخوره به سطل آشغالی که توش یه گوشی افتاده. اون گوشی رو بر میداشتین؟ من که نه، ولی پاپی ورش داشت و این شد شروع ماجرا. کتاب برا سرگرمی خوبه. پیام کل داستان اینه که خودتو کوچیک نبین. خود تحقیر پندار نباش. نذار دیگران از نگاه بالا بهت نگاه کنن و... همین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.