یادداشت مسیح ریحانی

        نوروز سال ۱۴۰۱ با بُشرا گذرمان به شهر کتاب پاسداران افتاد، آن زمان احساس می‌کردم که از رمان‌های ایرانی متاخر غافلم. همین توضیحات را به کتابفروش محترم آن‌جا ارائه دادم و از ایشان خواستم کتابی از نویسنده‌ای ایرانی که تابحال اثری ازش نخوانده‌ام معرفی‌ام کنند. نتیجه شد «سوءقصد به ذات همایونی»!
آن کتابفروش عزیز، واقعا در حق من محبت کردند. چرا که از مطالعه‌ی این کتاب لذت وافر بردم و معتقدم که این کتاب از خوش‌خوان‌ترین و مهم‌ترین آثار ادبیات داستانی معاصر ایران است.

داستان اصلی کتاب در دوران سلطنت محمدعلی شاه روایت می‌شود و موضوع هم که از عنوان آن پیداست!

شخصیت‌های خیالی لابه‌لای شخصیت‌های واقعی و تاریخی در این اثر به زیبایی در کنار یکدیگر به نقش‌آفرینی می‌پردازند و قصه‌ای پرکشش را برای خواننده به‌وجود می‌آورند.

سعی می‌کنم مطالعه‌ی این کتاب را به آن‌دسته از عزیزانی که توجه کمتری به ادبیات داستانی ایران دارند، توصیه کنم.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.