یادداشت پیمان قیصری

        ورتر جوانی هنرمند مسلک که در نامه‌هایی به دوستی از اوضاع و احوال خودش مینوسه و در میانه‌ی این نامه‌ها خبر از عشقی ممنوع میده، عشق به دختری که نامزد داره و و سپس ازدواج میکنه اما ورتر همچنان نمیتونه دست از عشق این دختر بکشه تا آنکه ماجرا به جایی میرسه که تحملش از توان همه خارجه و به قول کتاب عربی دوران مدرسه فوقع ما وقع.ه
اگر شما دچار عشقی نافرجام شده باشید، عشق به کسی که می‌دونید امید وصالی در اون نیست، احتمالا این کتاب براتون خیلی آشنا و درگیر کننده میشه و از ظرافت های اون لذت می‌برید اما در غیر این صورت به نظرم برای زمان حال حاضر پس از سالها از نوشتن این اثر اون شاهکار بودن دیگه رنگ باخته هرچند هنوز جملات زیبا و دلنشین در کتاب به چشم میخوره. و اینکه در میانه‌ی کتاب راوی از ورتر به ناشر عوض میشه برای من جالب بود.ه
      
16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.