یادداشت محدثه حسنی
1403/8/6
3.5
9
سلام و نور تا فصل ده گیج بودم و نمیفهمیدم چی به چیه داستان از انتهای ماجرا شروع شده بود. در کلِّ داستان راوی بین سوم شخص و ایرن (یکی از شخصیتهای داستان) دائما در حال چرخش بود و اینکه داستان پر از پرش زمانی از گذشته به حال و از حال به گذشته بود. همه ی اینا گیجم میکرد و باعث میشد داستان گاها خط سیر نا مشخصی داشته باشه ولی این روند اذیتم نمیکرد یجورائی باعث جذابیت کتاب شده بود بلاخره خلاقیت نویسنده رو میرسونه و منم از نویسنده های خلاق خوشم میاد . داستان خیابان کاتالین راجع به روند زندگی سه خانواده است ایرن و بلانکا و پدر و مادرشون(خانوم و آقای اِلِکش) ، بلینت و پدرش و خدمتکارشون، هنریت و پدر و مادرش که هر سه خانواده در خیابان کاتالین با هم همسایه اند و دوست و بچه ها با هم هم بازی. همه چیز خوب و آروم و معمولیه تا اینکه جنگ دامن مجارستان رو میگیره و زندگی این سه خانواده رو تحت تاثیر خودش قرار میده . کتاب نکات تاریخی و روان شناسی خوبی داشت و در کل دوستش داشتم . به نظرم قلم ماگدا سابو خیلی خاصه با اینکه از روند معمول زندگی میگه و داستانش فراز و فرود خاصی نداره هم خواننده رو جذب میکنه و هم اینکه یک غم خاصی پشت تک تک کلماتش نهفتست و قلب خواننده رو تحت تاثیر قرار میده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.