یادداشت نوید نظری
دیروز
تراژدی شاهلیر را میشود جامعترین و کاملترین اثر شکپسیر نویسنده و شاعر شهیر انگلستان دانست. جامع از این جهت که مضامین اجتماعی، خانوادگی، اخلاقی، فلسفی و روانشناسی آن غنی و به تمام است و کامل از روی که اینها همه در بستری شاعرانه، آهنگین و زیبا آرمیده و مناعت قلم او به کمال است. از این روی سرتر از مکبث، اتللو و هملت مینماید. این درام تراژیک آمیختهای از غرور، سخنچینی، خشم و تصمیمات مهلک برآمده از آن، وفاداری یاران دیرین، خیانت منفعتپیشگان، جنونی آکنده از مستی قدرت و توانایی، عزلت و بیهودگی بعد از نابودی، رخوت و افسون در توانگری و در نهایت فرزانگی در عین بیچیزی و درویشی است. شکسپیر در این اخلاقنامه شاهان، پدران و امیران را به صبر، فهم نیات درونی اطرافیان، پذیرش شکست و درد ناشی از زهر غرور و تکبر فرا خوانده و هشدار میدهد؛ چه بذر مهربانیها که خار کینه و نفرت میپراکند و چه بیمهریها که در وجود پاکان ،سرو وفا و پایداری مینشاند. هرچند عمق تراژدی در این اثر به پای غمنامه رستم و سهراب،دردنامه آرش کمانگیر و یا سوگ سرودسیاوش نمیرسد اما میتوان این کار را در کنار خورشید بینظیر شاهنامه، ستارهای درخشان در آسمان ادبیات جهان دید. شکسپیر داستان خود را با پیوندی عمیق با عناصر طبعیت در هم تنیده است و از نمادپردازی بسزایی بهره برده است؛ جهالت را کوری، خشم را توفان و سرشت سرکش انسان را در ددان و دیوان تصویر نموده است. یک ویژگی نمایشنامه در برابر درام و رمان این است که نویسنده فرصت درک و شناخت دقیق شخصیتها را نه از توصیفها و واکاویهای خود بلکه از رفتار و گفتار مردمان مطابق آنچه چشم ظاهر میبیند به خواننده یا شنونده واگذار نموده است. از این جهت در خواندن یا شنودنشان باید چشم و گوشی خردمندتر نسبت به قبل داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.