یادداشت Elias
1403/7/5
3.9
205
کتاب:#شبهای_روشن نویسنده: #داستایوفسکی مترجم: سروش حبیبی تعداد صفحات: ۱۲۵( نسخه مصور) ⚠️نوشته های داخل () نظر شخصی خودمه ⚠️اسم کتاب هم اشاره به یک واقعه در تابستان داره و هم به حال و روز شخصیت مربوط میشه.(در تابستان نواحی شمالی کره زمین شب تا صبح مثل اغاز غروب روشنه) شخصیت داستان مردی رویا پرداز و منزوی ست که نه دوستی داره و نه معشوقهایی داشته. داستان از شبی شروع میشه که با دختری اشنا میشه و این اغاز یک داستان عاشقانه نابه. مردی که درون افکار خودش غرق شده و ادمها رو از درون ذهنش میشناسه و حتی بدون ارتباطی نوع لباس و روزی که از فلان پارک عبور میکنه رو توی ذهن داره. مردی که در ابتدا مستقیم با مخاطب صحبت میکنه و در ادامه تغییر میکنه. مردی با افکاری فلسفی و بی نام که حتی در اشنایی با دختری که عاشق میشود نامش را بیان نمیکند. ( شخصیت یادداشت های زیرزمینی. در ابتدا ما ازش اسمی نمیدونستیم و فردی بود منزوی که به دلیل درک نشدن توسط جامعه به زیرزمین رو اورده بود) ( سادگی پرنس مشکین کتاب ابله در عشقی چند روزه که به وجود میاد) ( حالات راسکولنیکوف جنایت و مکافات البته در ابعاد خیلی کوچکتر در افکارش) شما داخل کاراکتر مرد، شخصیت راسکولنیکوف، پرنس مشکین و انزوای شخصیت یادداشتهای زیرزمینی رو میبینید و این برای من خیلی جالب بود. عشق افلاطونی این پسر به دختری که در اولین صحبت ها به اون میگه که عاشق من نشید به شدت جالب و جذاب بود. «کم نیست تو زندگی خودمون از این شبهای روشن زود گذر که دیر متوجهش میشیم.» داستان عشق ادمی خیال پرداز و منزوی. ( این رو تماما داخل نظر شخصی مینویسم چون درش تحقیق نکردم که مطمئن باشم اما، فلسفه اگزیستانسیال تمام کتاب رو در بر داره، مردی بی هدف که چند شبی در گیر هدف میشه و دوباره به حالت قبلی برمیگرده. فلسفه اگزیستانسیال میگه ما ازادیم و بی هدف تا زمانی که خودمون به زندگی هدف بدیم؛ ایا ناستنکا هدف شخصیت مرد نبود؟ و خارج از اون ابن کتاب در دوره جوانی داستایوفسکی نوشته شده، ممکنه نویسنده از خودش، شخصیتش رو الهام گرفته باشه.)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.