یادداشت PRS

PRS

PRS

1404/1/24

        ▪ قبل از خوندن این کتاب، برای من ایده‌ی داستان خیلی جذاب و جالب‌تر بود. طنز تلخ و روایت تخیلی ولی نه چندان دور از ذهنی که داشت، از اوایل داستان برای مخاطب مشخص بود و بنظرم ایده‌ای بود که می‌تونست خیلی مفهوم و تحول تو داستان ایجاد کرده باشه. ولی هرچی رفتم جلوتر و هرچی بیشتر خوندمش، خلاف تصوراتم بهم ثابت شد.

        - شخصیت پردازی خیلی خیلی ضعیف داستان اولین چیزی بود که واقعا زد توی ذوقم. معرفی‌های سرسری و یک جمله‌ای (و اکثرا کلیشه‌ای) از شخصیت‌ها، کاملا داستان رو یک‌بعدی می‌کرد و به هیچ وجه جای سوال یا انعطاف در شخصیت‌ها باقی نمی‌ذاشت. تک‌تک شخصیت‌ها معرفی‌ای در حد یک اسم و یک صفت اخلاقی ساده به دنباله‌ی اون اسم داشتن.
        - دومین نکته این بود که در حین خوندن داستان، مشخص بود که روی روند و مسیر داستان باید بیشتر فکر می‌شد. توی کتابی که انقدر کوتاهه و باید در چکیده‌ترین و مفیدترین حالت خودش باشه، حجم زیادی از اتفاق‌هایی وجود داشت که هیچ تاثیری در روند، شخصیت‌ها و پایان‌بندی نداشتن. انگار که فقط روی اولین صحنه‌ی داستان فکر شده و نویسنده، بدون برنامه‌ریزی، دنباله‌ی اون رو از ذهنش نوشته باشه.
        - و آخرین چیزی که فکر کنم اکثر خواننده‌ها رو مایوس کرده باشه؛ پایان‌بندی‌‌ای بود که طبق قرار باید شوکه‌کننده یا غیر منتظره باشه ولی فقط بی‌ربط به خط داستان و سرسری بود. انگار که یهو دیگه ریسه افکار نویسنده به تهش رسیده باشه و هرجور که شده این کتاب باید در همون نقطه تموم بشه.

شخصا واقعا ایده و مفهومی که قرار بود این کتاب داشته باشه رو دوست داشتم. کاملا می‌تونست تحولی در طنز تلخ باشه ولی نشد.
      
18

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.