یادداشت ن.سادات.ن
1402/3/14
داستان مردیست که برای نوشتن درباره اربعین راهی این سفر میشود ولی از همان ابتدا در زمان و مکان گم میشود و سر از مدینه در آورده و خبر حرکت امام به سمت مکه را میشنود. اشتیاق او برای پیدا کردن امام حسین (ع) با بالا و پایین شدن عجیب وقایع اطرافش بیشتر و بیشتر می شود ولی نهایتا تا روز عاشورا چون زخمی و در حال مرگ است موفق به دیدن ایشان نمیشود و خبر شهادت امام حسرت این دیدار را برای همیشه به دلش باقی گذاشته و با قلبی سوزان و داغدار در روز اربعین بر سر مزار امام می رساندش... به نظرم ایده ی خوبی بود که خوب هم از آب درآمده بود. توانسته بود مخاطب را هم با شخصیت اول داستان در زمان و مکان سرگردان کرده و با خبر شهادت امام، حسرتی را در دل او هم بنشاند و داغدارش کند... البته نقاط ضعف کمی داشت ولی برای شناخت نوجوانان از حقیقیت پنهان در سفر اربعین بسیار عالی بود. برای بزرگترها هم خوب است البته
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.