یادداشت محمدجواد شاکر آرانی
1404/7/4 - 00:38
«شهر و کرونا» هفت مقاله خواندنیست درباره همهگیری کرونا و اثر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگیاش روی شهر و زیست روزمره آدمها در شهر، که اگرچه بعضی حرفهای مقالههایش مستعمل و تکراری و همراه بوی ماندگیست (آن هم الآن که چند سالی از کرونا گذشته)، اما نگاه و منظر و زاویه دید جدید و نو هم زیاد در مقالههایش به چشم میخورد: ۱. کرونا عملا طبقاتی رفتار میکند، یعنی طبقاتی اثرش را میگذارد، چون همه نمیتوانند به شعارهای در خانه ماندن و حفظ فاصله اجتماعی و دورکاری عمل کنند. درد نان و بیکاری و تعدیل و قرض و بدهی و روزمزدی، ناچارشان میکند که از خانه بیرون بزنند که هم شهر را سرپا نگه دارند و هم خودشان سرپا بمانند. ۲. فضاهای جمعی شهر، پیش از کرونا هم خیلی اوقات مبتلای به سوءمدیریت و یا حتی بیشمدیریت بودهاند، اما کرونا برای آنها که بیشمدیریت فضاهای شهری مطلوبشان بوده، ایدهآلترین شرایط را ایجاد کرده تا جزء به جزء فضاهای شهری را تحت سلطه و مدیریت و کنترل خودشان درآورند. کرونا کشنده فضاهای جمعی شهریست. ۳. کرونا بهانه کمنظیری دست دولتها داده که کنترلگری و نظارت و نظم و انضباط مدنظرشان را، آن هم با همراهی مردمی که ترس جان دارند، بر گردن جامعه بیندازند، و بعد از کرونا هم بعید نیست این سختگیری و چشمچرانی دولت بساطش جمع نشود؛ یک زیستسیاست فوکویی. ۴. کرونا کاری کرده که بهحاشیهراندهشدگان و طردشدگان و نادیدنیهای جامعه، که در نظم عادی و روزمره شهر، مهجورانه هلشان داده بودند زیر فرش، دوباره به سطح بیایند و جلوی چشم قرار بگیرند؛ مثل معتادانی که کرونا طرحهای جمعآوری آنها را چند روزی تعطیل کرده است. ۵. محیط شهری صرفا پسزمینه بودن و هویت آدم نیست، بلکه خودش و دیگرانی که در آن حضور دارند و آدم با آنها تعامل برقرار میکند، برسازنده «بودن-با»ی آدم است. هستی و هویت آدم، فقط و فقط در این «بودن-با»ها معنا دارد و نمیشود مجزای از محیط و دیگر آدمها آن را به حساب آورد. کرونا اما دست گذاشته روی این «-با» و هجمهاش را روانه آن کرده تا از کارکرد بیفتد و بودن و هستی و هویت ما را به چالش بکشد. ۶. در بحرانهایی مثل کرونا، اهمیت دادهها در هدر نرفتن منابع و مدیریت صحیح آنهاست و به ما یادآور میشود، خلق و ثبت و ضبط سیستماتیک هر دادهای ارزشمند است، حتی اگر امروز معلوم نباشد به چه کاری میآید، البته دادهای که عمومی و در دسترس باشد. ۷. مناسکهای جمعی، مراقبتیست که آدمها در سوگ از یکدیگر میکنند و کرونا، با همه سوگها و عزاهایش، این مناسک و مراقبت را هم مختل کرد و سوگهای تقسیمنشده و بیمراقبت را برای آدمها باقی گذاشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.