یادداشت ftm
3 روز پیش
اگه تو یه کلمه بخوام توصیفش کنم باید بگم جالب ! به هیچوجه اخر داستانو نمیشد حدس زد و این ویژگی خیلی عالی برای یه کتاب جناییه که بتونه غافلگیرت کنه. وقتی از آخرین صفحه به اولین صفحه نگاه میکنید خودتون متعجب میشید که از کجا به اینجا رسید. داستان دارک ، جدید ، هیجان انگیز و به اندازه بود. تشخیص مجرم اصلا امکان پذیر نبود و من حتی با وجود هینت ها بازم ذهنم سراغ شخص اشتباه رفته بود تا اینکه واضحا اسمش اورده شد و بعدش وضعیتم خیلی جالب بود ! بعد فهمیدن مجرم فکر میکردم داستان تموم شده و هنوز ۱۰۰ صفحه از کتاب مونده بود و داشت میخورد تو ذوقم که قراره زیاده گویی بخونم ولی حتی تو اون ۱۰۰ صفحه ام معماهای جدیدی مطرح و حل شد که خیلی به دلم نشست. از پایان کتاب میترسیدم که حرصمو دراره و تا صفحه اخر حرصم داد اما وقتی جمله اخر رو خوندم یه نفس راحت کشیدم و کتابو با لبخند بستم. برای تحریکتون به خوندن این کتاب ، یه مقدمهٔ خلاصه ازش میگم : « داستان راجع به قاتلیه که مقتول های خودش رو تا حد خاکستر شدن ، روی میدان های سنگی میسوزونه و همه جا بعنوان مرد قربانی سوز معروف شده. از طرف دیگه ما کاراگاه واشینگتن پو رو داریم که بخاطر اشتباهی که تو پرونده قبلیش منجر شده از خدمت معلق شده و به تنهایی پناه برده. چی میشه اگه بعد از برش نگاریِ جسدِ یکی از مقتولین ، به اسمِ کنده شدهٔ واشینگتن پو با علامتی شبیه عدد ۵ برسن ؟ و حالا واشینگتن از ترس اینکه مقتول بعدی باشه ، باید این پرونده رو زودتر حل کنه ؛ اونم با تنزل درجه. » امتیاز : 5 / 4.75
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.