یادداشت مجتبی بنیاسدی
2 روز پیش
نویسنده در جلد ۲ که به ادبیات در دوران رضاشاه میپردازد، ابتدا مجلات و مطبوعات را بررسی میکند. خلاصهاش این میشود که مجلات و نویسندگان آن دوره، به دنبال فرنگیکردن تمام و کمال ایران بودند و زمینهسازی برای به قدرت رسیدن رضاشاه. که البته این شاه، چندی بعد علیه همین نویسندگان چهها که نمیکند. تقریبا همهی نویسندگان و بعد همهی شاعران این دوره را هم در همین گروهِ غربزده، حالا کمی سفتوسختتر یا آرامتر، دستهبندی کرده. ظاهراً هم در آن دوران همه کموبیش این اقبال را به غرب داشتهاند. در بخش شاعران، پروین اعتصامی، علمیتر از باقی معرفی شده بود. چون خیلی از نویسندگان و شاعران این عصر یا وابسته به دربار بودند یا حزبی بودند یا سیاسی بودند یا مبارز و در زندان. همین، وجهه ادبیِ آنها را تحت تأثیر قرار داده بود. و البته که به قدرت هم خیلی نزدیک بودند. یعنی در این دوره هنوز نویسندگی و شاعری چندان به سطوح پایین جامعه نرسیده بود. جدا از اعتقاد و مرامِ نیما یوشیج و اهدافی که در شعر نو داشته، اینکه چه آدم تحولگرایی بوده که توانسته قالب شعریِ مدنظرش را به شاعران همعصر و بعد از عصر خودش قالب کند، جای آفرین دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.