یادداشت مجید اسطیری

امریکا
        "پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر کتاب «یکی امریکا را به باد داد و دیگر شعرها» از باراکا منتشر می شود و آنچنان جنجالی به پا می کند که فرماندار نیوجرزی از او می خواهد به خاطر مواضع اش عذرخواهی کند. باراکا پافشاری می کند و عنوان افتخاری ملک الشعرای ایالت، که پیش از آن به او اهدا شده بود، از او سلب می شود."

"چه کسی زندگی در بزرگترین خانه ها دارد؟
چه کسی می کند بزرگترین جنایت ها را؟
چه کسی هروقت عشقش کشید می رود مرخصی؟

چه کسی از همه بیشتر سیاه ها را کشت؟
چه کسی از همه بیشتر ایتالیایی ها را کشت؟
چه کسی از همه بیشتر ایرلندی ها را کشت؟
چه کسی از همه بیشتر آفریقایی ها را کشت؟
چه کسی از همه بیشتر ژاپنی ها را کشت؟
چه کسی از همه بیشتر لاتینی ها را کشت؟"

"به تاریخ آمریکا بنگرید. این کشور چگونه ساخته شد؟ مگر نه آنست که بردگان، امریکا را امریکا کردند و ما اکنون به میلیونها سیاهپوست/برده بدهکاریم. در کتاب های تاریخ مدارس ما جنایات بزرگ اجدادمان با واژه های مؤدبانه کاپیتالیسم و فئودالیسم ماستمالی شده است.
(جری روبين)

امیری باراکا، شاعر و نویسنده جنجالی، درست در جایی ایستاده است که چهار سنت مخالف خوان آمریکا به هم می رسند: سنت هیپیزم، سنت هارلم، سنت مارکسیستی و سنت اسلامی"

"«جنبش ضد فرهنگ آمریکا» در ۱۹۶۸ به اوج خود رسید؛ زمانی که هیپی ها و دانشجویان معترض در لینکلن پارک در مقابله با همایش دموکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری، فستیوالی برگزار می کنند و طی آن یک بچه خوک را برای تصدی پست ریاست جمهوری از طرف خود کاندیدا می کنند. استدلال آنها این بود که وقتی مردم به خوکهای بالغ رأی می دهند، چرا به این بچه خوک ندهند؟"

"باراکا روش مالکوم ایکس را بیشتر از روش مسالمت آمیز مارتین لوترکینگ می‌پسندید. چهار برادر و پدر مالکوم ایکس توسط گروه کوکلاکس کلان کشته شده بودند، گروهی نژادپرست که به اذیت و آزار و ترور سیاهان می پرداخت و از حمایت غیر مستقیم پلیس نیز برخوردار بود."

"باراکا در شعر «چه کسی آمریکا را به یاد داد؟!» تاریخ تروریسم را مرور می کند. از جنگ جهانی دوم و فاشیسم هیتلری حرف می زند، از جنایات جنگی امریکا در ویتنام، ترور آلنده، لینکلن، کندی، مارتین لوتر کینگ، مالکوم ایکس، چه گوارا، رزا لوکزامبورگ و لیبکنشت. از بمباران اتمی ژاپن می گوید، از قتل عام ارامنه، فاجعه ی کنگو، استعمار آفریقا، خاورمیانه و ایرلند. باراکا از تاریخ نژادپرستی، آپارتاید، تبعیض و بهره کشی می پرسد."

 "مردم سیاه می گویند ما خود همیشه قربانی ترور بوده‌ایم، دولتی و عمومی، پس نمی توانیم با رفتاری جنون آمیز و هیستریک، همچون آنانی که از ما میخواهند تاریخ و واقعیت معاصر را فراموش کنیم تا به آنها بپیوندیم، تحت لوای یک «میهن پرستی» سطحی، در حمله کردن به اغلب مردم جهان، خصوصا رنگین پوستها و جهان سومی ها، گردهم بیاییم. آیا قربانیان فاشیسم اروپایی می توانستند دیوانه وار به رژیمی وفادار باشند که پرچم صلیب شکسته ی نازی داشت؟!"
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.