یادداشت younasel
3 روز پیش
این داستان و این کتاب ..... باید بگم باهاش زندگی کردم ، باهاش اشک ریختم و خندیدم و اینو مدیون توصیفات عالی نویسنده هستم ، توی هر بخش این کتاب ، توی هر صفحه اش ، میتونستی اشک های بیمار ها ، صدای مانیتور های ضربان قلب و بوی بیمارستان رو احساس میکردم. شخصیت پردازی بی نظیر این داستان هم نقطه قوت دیگه این کتاب به حساب می اومد . توی تک تک کلمات صدای خنده های سونی و هیکاری ، لبخند های کاف و سم ، غر غر های نئو رو میشد لا به لای صفحات شنید . شاید تنها نقطه ضعفش پایان بندی این داستان بود ، به نظرم با این ایده و داستانی به این خوبی میتونستیم شاهد پایان خیلی بهتری باشیم و کمتر کلیشه ای باشه . در کل ازش راضی بودم ، درس هایی که این کتاب بهم داد ، همیشه گوش ای از قلبم باقی میمونه...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.