یادداشت ‌ سید امیرحسین هاشمی

خورد و خوراک دیکتاتورها
چقدر روایت
        چقدر روایت‌های خرد از تاریخ می‌تواند جذاب و بینش‌افزا باشد.

در این کتاب تاریخِ زیستِ مهم‌ترین دیکتاتوری‌های قرن20، که اغلب کمونیست بوده‌اند، را از دریچه‌ی آشپزخانه‌ها می‌بینیم.

در این روایت‌ها، می‌توان با کنار هم نهادن تکه‌های آینه‌ی تاریخ به تصویری ملموس از اتمسفر و فصای حولِ دیکتاتورها رسید. روایت‌ها و خاطراتی  که هرکدام جهان خود را دارد، با یک وجه اشتراک، شخصیت اصلی آن خاطرات دیکتاتور‌ها اند. 

 گاهی اوقات آشپز دیکتاتور ضمن اعتراف به خون‌ریزیِ کسی که برایش آشپزی می‌کرده، دست‌پخت‌های  خوب خودش را نجات بخش جان‌های بسیاری می‌دانسته‌است؛ بالاخره خوی وحشی‌گریِ انسان به‌وقت گشنگی یا خوردن خوراک بدمزه، بیشتر مجال بروز دارد.  برای مثال آشپز انور خوجه، خود را ناجیِ جان‌های بسیاری می‌داند... 
در مواردی دیگر، آشپزِ دیکتاتور، خشونت‌های عریانِ اعمال شده در دوران دیکتاتوری که خوراکش را تامین می‌کرده‌است را منتصب به جهل دیکتاتور می‌دانسته‌است و دیکتاتور را بی‌گناه. یعنی کسی که برای تمام وجوه زندگی مردم کامبوج "برنامه" داشته‌است و مردم را به اجبار از شهرها به روستاها می‌کوچاند، از تبعیدها و اعدام‌های انقلابی زیر دستان خود خبر نداشت؟ البته نظر آشپزِ پل پوت که این بود. پل پوت خبر نداشت! 


انتخاب یوسف حصیرچین برای ترجمه‌ی این کتاب تحسین‌برانگیز است، زیرا کتاب در سال 2020 به انگلیسی چاپ شده‌است که در فضای نشر فارسی، که به جرئت بعضا دهه‌ها از فضای فکری/ادبی دنیا عقب است، یافتن و ترجمه‌ی همچنین روایتِ جذابی به این سرعت جای تحسین دارد.(البته پر واضح است که اصلا و ابدا، تمام مترجم‌ها و اهل قلم در نشر فارسی رو در زمره‌ی  تاریخ گذشتگان نمی‌دانم. البته همه‌‌ی ما می‌دانیم که به روز بودن سخت است و توان‌فرسا :))

عکس ضمیمه شده به نوشته، تصویری از کوچ اجباری مردمِ کامبوج از شهر ها به روستا ها است. عکسِ نتایج حاصله از این تدبیرِ کمونیستی را خودتان در گوگل سرچ کنید، دلمان نیامد تلخی واقعیتِ تصمیمات دیکتاتورْ جماعت، زیور این متن شود. 
      
10

28

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.