یادداشت زهرا سادات گوهری
1403/12/19

بسم الله الرحمن الرحیم مجموعهای از داستان های برام استوکر. خوندنش برام خیلی جالب بود، و خوشحالم که قبلش اثر معروف نویسنده یعنی "دراکولا" رو نخونده بودم، چون باعث شد انتظار خیلی زیادی ازش نداشته باشم. بعضی از قسمتها انتقال حس خیلی خوبی داشت، قشنگ استرس و ترس رو منتقل میکرد، میتونستی خودت رو جای شخصیت ها تصور کنی. ولی بعضی از داستانهاش خیلی ضعیف بود. یا مضمون و طرح مشخصی نداشت. مشخص نبود که چه اتفاقی افتاد، دقیقا چی شد، و ... مثل داستان اول که اسمش همنام کتابه، "مهمان دراکولا". که طرحش و کلیت داستان برای من مبهم و نامشخص بود. اما از اون داستان هایی که عناصر ماورایی و خیالی داستان رو با اتفاقات روزمره ترکیب میکرد خوشم اومد. انگار یه مرز باریکی بین خیال و واقعیت بود که سعی میکرد ردش کنه. پایان های داستانهاش منطقی بودن. و جذاب. از بین همه ی داستان ها، "بانوی سرخ پوست" برام خیلی جذاب بود. 🫠🫠 در کل جالب بود.. دوست دارم با ادبیات وحشت و گوتیک بیشتر آشنا بشم :))) چون کم کم دارم به این نتیجه میرسم این سبک برام جالبه. این کتاب هم برای این خوندم که یه آخر هفته م به دیدن و خوندن پرونده جنایی گذشت (و کمی هم از این پرونده های ماوراءالطبیعه و ..😂) و دنبال یه کتاب بودم که قشنگ وحشتم کامل بشه😵💫 خب این کتاب هم تا حدی که میتونست این کار رو کرد. یک سری از داستانهاش ضعیف بودن ولی در کل، جذاب بود. و دراکولا از همین نویسنده قطعا توی لیستمه برای خوندن... همین:) پ.ن: عکس بالا کمی حس کتاب رو منتقل میکنه، کمی!
(0/1000)
زهرا سادات گوهری
1403/12/20
0