یادداشت موهـوم
6 روز پیش
در سال ۱۹۵۳، رد بردبری جهانی را متصور شد. دنیایی در بحبوحه جنگ اما با مردمانی بی غم. مردمانی محصور در خانه ای که هر دیوار آن یک نمایشگر بود، یک دنیای به اصطلاح واقعی ، سرشار از برنامه های مفرح و سرگرم کننده ، دیگر نیازی به تأمل و تعامل نبود چرا که ذهن هایی که با خروار ها خروار اطلاعات واقعی بیهوده پرشده بودند از هماکنون خود را عقل کل هایی می دانستند که دیگر نیازی به آگاهی نداشتند. کتاب ها کوچک و کوچک تر و خلاصه و خلاصه تر شدند تا جایی که چنین ماهیتی بیگانه و بیهوده به نظر می رسید. آتش نشان ها تنها یک نمایش پر زرق و برق بودند تا به یادشان بیاورند که کتاب چیزی جز رنج و اتلاف وقت به بار نمی آورد، حتی خودشان اولین کسانی بودن که آدم های مشکوک به کتاب داشتن را گزارش می کردند. در چنین جامعه ی منفعلی که چندان ناملموس هم نیست افرادی هستند که امید دارند برای تغییر... این کتاب ماجرای تحول یکی از آنهاست. [موهـوم]
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.