یادداشت نگار عباسزاده
1401/4/6
حتی دیدن جلدش هم حالم رو خوب میکنه. بیست و چند سال پیش چندین و چند بار خوندمش. دوتا داستان از دکتری که الان اسمش خاطرم نیست فقط یادمه که چشمهایی آبی داشت به رنگ گل فراموشم مکن (من اون موقع فهمیدم به جز گلایلی که توی جوهر آبی گذاشته باشن گلهای آبی رنگ دیگهای هم موجوده) . از خود داستانها به جز اینکه در یکی از داستانها پسری به اشتباه قرص پدر بزرگش رو میخوره و شروع میکنه به جوونتر شدن چیز دیگهای یادم نیست ولی حال و هوایی که موقع خوندن این کتاب داشتم رو خیلی خوب یادمه. برای بچههای ۱۱-۱۲ساله و بزرگتر قطعا جذابه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.