یادداشت محمدقائم خانی
1402/8/2
این کتاب که حاوی اسناد مربوط به چند نهاد آمریکایی مرتبط با پرونده ملی شدن نفت ایران است، به درد مخاطب عام که هیچ، حتی به درد مخاطب خاص کتابخوان هم نخواهد خورد. تنها به کار کسانی میآید که مفصّل روی آن دوره تمرکز کرده باشند. منتها یک گزارش از انگلیس (به صورت استثنا) در صفحه 353 آمده که از چند جهت برای مخاطب خاص و عام خواندنی است. اولین وجه آن، فرم گزارش است. من تا به حال گزارشی با این جامعیت و در حین حال اختصار و همچنین نزدیک به واقعیتِ رخ داده در 28 مرداد سال 32 نخواندهام. خواندن این گزارش، هم تصویر (کمتر تحریفشدهای) از ماجرای دکتر مصدق ارائه میدهد (که البته در چند نقطه خاص با ظرافت کژیهایی در آن قرار داده شده) که بسیار به واقعیت نزدیک است، و هم فرم گزارشنویسی را به ما آموزش میدهد. وقتی این گزارش را بخوانیم، میفهمیم چه متون فاجعهای در ایران به عنوان گزارش در رسانهها یا دستگاههای رسمی منتشر میشود. دقت در این گزارش نشان میدهد که ما چقدر در نگارش گزارش ضعیفیم، که یعنی در فهم واقعیت ضعیفیم، که یعنی در تحلیل درست امور ضعیفیم، که یعنی در اتخاذ تصمیم به موقع و درست و انجام آن بر اساس اصول عقلانی ضعیفیم. خارج از این گزارش، در متن کلی کتاب هم نکات خواندنی کم نیست. مثلاً لحن بالا به پایین انگلیس حتی در برابر نمایندگان سیا در مذاکرات نفت جالب توجه است. انگلیسی که تمام قدرت اقتصادی خود را در جنگ جهانی از دست داده، و بسیاری از سرزمینها هم از کفش رفتهاند، بسیار به مالیاتِ بر درآمد شرکت نفت ایران-انگلیس محتاج است، از تکرار ملی شدن صنعت نفت در بقیه کشورها بیمناک است، همزمان با مسأله کانال سوئز با سرکردگی ناصر در مصر هم درگیر است، در مذاکره با مصدق یک قدم از منافع شرکت (و نه منافع ملی انگلیس چون آن که غیرقابل مذاکره است) کوتاه نمیآید، و از آمریکا که واسطه مذاکره ایران و انگلیس است، با لحنی بسیار محکم و تاحدودی از بالا به پایین میخواهد که مواضع روشن شرکت نفت ایران-انگلیس را به مصدق تفهیم بکند! انگار آمریکا میانجی بین انگلیس و ایران است، نه ابرقدرت برنده جنگ جهانی که با چند طرح بزرگ بینالمللی مشغول تغییر نقشه سیاسی کل دنیاست! نکته دیگر فهم شخصیت هندرسون (سفیر آمریکا در ایران) است. او دیپلماتی است که کاملاً بر اساس اصول احترام متقابل پیش میرود. هیچ چیزی را به مصدق تحمیل نمیکند. همواره سعی میکند در گزارشهای خود به آمریکا، جانب انصاف را درباره مصدق یا ایران رعایت کند، با این همه 1) مواضع انگلستان را شفاف منتقل میکند و مصدق را در برابر انگلیس خلع سلاح میکند و 2) نقشی اصلی را در کودتای 28 مرداد با یک دیدار مصدق بازی میکند. تا 27 مرداد، خیابان در اختیار طرفداران مصدق است. او شبش به دیدن مصدق میرود و میگوید که آمریکاییهای حاضر در ایران امنیت جانی ندارند. اگر نمیتوانید جان آنها را حفظ کنید، همه را یکجا با خود از ایران میبرم. مصدق هم که بسیار به کمکهای آمریکا دل بسته است، همان شب با ستاد کل تماس میگیرد و دستور میدهد تمام تودهایهای کف خیابان جمع شوند. اگر این پاکسازی انجام نمیشد، حرکتی که صبح زود 28 مرداد از جنوب خیابان مولوی آغاز شد و شهر را تحت تأثیر قرار داد و زمینه را برای حضور ارتش فراهم کرد، اصلاً پا نمیگرفت و حداکثر به جنگ خیابانی تبدیل میشد و اصلاً انجام کودتا میسر نمیگردید. هندرسون نشان میدهد که چطور یک دیپلمات میتواند اهل منطق و گفتگو و منصف و خوشبرخورد و دارای روابط خوب باشد، ولی مانند یک ژنرال حمله کند، بر اصول خویش بایستد و مأموریتهایش را همانند یک لشکر مجهز نظامی با موفقیت کامل به انجام برساند. نکته آخری که به نظرم میرسد، تأکید طرف آمریکایی بر برخی واژهها در طول مذاکره در گزارشات سیاسی خود است. مثلاً واژه «غرب» در ارتباط با مصدق زیاد به کار میرود. با این که مصدق همه نوک پیکان حملهاش را به سمت انگلستان گرفته و به آمریکا اعتماد کامل دارد (که نتیجه این اعتماد را هم روز 28 مرداد میبیند)، اما آمریکاییها او را با عنوان یک عنصر «ضدغرب» یاد میکنند. جالب است که تودهایها و کل جبهه ملی را هم عناصر «ضدغرب» میخوانند در حالی که نه تنها آنها قبل از کودتا به امریکا اعتماد کامل دارند، بلکه در دهه 40 و 50 هم هنوز اعتماد کاملی به آمریکا دارند. این عنوان «ضدغرب» برای تحصیلکردگان جبهه ملی در خارج با آن همه اعتماد به آمریکا، یک نکته را به وضوح روشن میکند؛ این که آمریکا از کل جبهه جهان صنعتی یک تصور کامل و یکپارچه دارد که آن را «غرب» میخواند و حمله به یکی از بخشهای این جبهه را، حمله به کل غرب میداند حتی اگر هجومآورنده، روابطی بسیار گرم با بقیه جبهه داشته باشد و به صراحت خودش را بخشی از آنها (به عنوان جبهه جهان آزاد) بخواند. آمریکا خودش را رهبر و مسئول کل جبهه غربی میداند و با این عنوان، با دیگران برخورد میکند.
(0/1000)
سیده فاطمه کشمیری🇵🇸
1402/8/2
3