یادداشت الهام تربت اصفهانی
1402/5/29
یک قسمتهایی از کتاب رو دوست داشتم. بقیش خیلی برام ناراحت کننده اومد مخصوصا اون قسمتی که داشت درباره درآمد هنگفتش از نوشتن حرف میزد. از اینکه مجلهها اونجا برای داستانهای کوتاه پول خوبی میدن. راستش به این فکر کردم که برای ما اینجوری نبوده شاید. توی کشور ما نویسندهها درآمد هنگفت ندارند. سراغ داستان هاشون نمیرن برای ساخت فیلم. گفت که اولین درآمد زیادش از نوشتن خیلی بهش چسبیده. من خیلی فکر کردم به اینکه کی برای من نوشتن درآمد داشته. شاید چند تا جایزه کوچیک از جشنوارهها. چی تونستم باهاش بخرم غیر از چند تا کتاب. کی نوشتن به من این امکان رو داده که با فراغ بال فقط بنویسم و به چیز دیگهای فکر نکنم. مجلهها اغلب با منت داستان یا نوشتهای از من چاپ کردن ولی من هیچ پولی دریافت نکردم به خاطرش. من فکر کردم به امکان نوشتن برای افرادی مثل استیون کینگ. به کسانی که لزوما هم خیلی ثروتمند نبودند که دنبال نوشتن رفتن. ولی بعد به دست آوردن. حالا که زندگی نامه افراد مشهور در ادبیات و فلسفه رو نگاه میکنم میبینم اغلب ثروتمند بودند. نکنه لازمهی نوشتن پولدار بودن باشه. نکنه من که پولدار نیستم هیچوقت به هیچ جا نرسم. البته که مهم نیست مهم لذت نوشتنه که برای من همهچیزه. حالا از من چیزی چاپ شد یا نشد. به پول رسیدم یا نرسیدم دیده شدم یا نشدم همش فکرهای باطله که فقط جلوی پیش رفتن قلم رو میگیره.
(0/1000)
سینا معروف
1404/5/26
1