یادداشت محمدامین اکبری
1401/11/28
به نام او ️چند روز پیش گفتم که از فلان نشر بهخاطر گرانبودن کتابهایش، کتابی نمیخرم، قسمت این شد که با فاصله کم از آن حرف بر روی دو تا از کتابهایش معرفی بنویسم البته من این دو کتاب را نخریدهام بلکه هدیه گرفتهام وگرنه با مجموع قیمت پشت جلد این دو کتاب میتوانستم کتابهای اساسیتر و واجبتری برای خودم بخرم. ️اول از آن عزیزی که این هدیه را داد و همچنین ناشر محترم بهخاطر این ضدتبلیغ ابتدایی پوزش میطلبم و البته از ناشر این گلایه را هم دارم که کتاب خوبت را به قیمت منصفانهتری عرضه کن درست است که گرانی است ولی اینقدرها هم نیست ما خودمان دستمان در کار است :) ️بگذریم پیش از این از آندرییف دو اثر خوانده بودم که هر دو کتاب با قلم حمیدرضا آتشبرآب ترجمه شده بود، "یادداشتهای شیطان" و "داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند" این دومی را بسیار پسندیدم و به چند نفر از دوستانم هدیه دادم. لیانید آندرییف از نویسندگانِ جوانی است که در سالهای منتهی به انقلاب اکتبر به شهرت رسیدند. او همنسل کسانی چون چخوف و گورکی است البته نه به بزرگی و اهمیت آنها. ولی هرچه هست آثار درخوری را در آن سالها منتشر کرده که در ادبیات پربار روسیه حائز اهمیت است، بهقولی حتی آثار یک دستدوم روس هم خواندنی است. ️"یادداشتهای اینجانب" و "خنده سرخ" دو نوولا یا رمانچه یا داستان بلند است که در همان سالهای آستانه انقلاب نوشته شدهاند. آندرییف در اولی تحتتاثیر داستایفسکی است. داستان از زبان پیرمردی متهم به قتل که دچار زوال عقل هم شده روایت میشود و رویکردی روانشناسانه دارد. دومی که من آن را بیشتر پسندیدم یک اثر ضدجنگ است و با توجه به اینکه در آن سالها این نوع رمان مرسوم نبوده برای نویسنده امتیازی محسوب میشود. داستان از زبان یک مجروح جنگی است. ️ترجمه هر دو را دوست داشتم ولی همچنان بهترین اثری که از آندرییف خواندم، "داستان هفت نفری که به دار آویخته شدهاند" است، امیدوارم هرچه زودتر این اثر که سالهاست در بازار کتاب نایاب است، تجدیدچاپ شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.