یادداشت زهرا عشقی مُعز

کتاب اول ب
        کتاب اول با کشته شدنِ گالان و سولماز، کتابِ دوم با کشته شدن تاری ساخلا به دست پسرش آرپاچی، و کتاب سوم، با مرگِ یاشولی آیدین به اتمام رسید.
کتاب اول، اوج عاشقانه بود، کتاب دوم، اوج ملال و  درگیری داخلی، و کتاب سوم، اوج تلاش و اوج شادی.

پایان کتاب اول و دوم، غم انگیز بود، کتاب اول غم انگیز و حیرت انگیز، کتاب دوم غم انگیز با ردی از امیدِ روشنی.
و حال، کتاب سوم، در روشنی تمام، و امیدِ به ثمر نشسته تمام شد.

در این کتاب، تلاش های بی وقفه و گوناگون آلنی را میبینم، که در پایان پس از  مرگ‌هایی( آق اویلر و آت میش)، به حیات میرسد، و شادی اتحاد و دوستی، در صحرا میپیچد.
النی به مارال میرسد، صحرا به آرامش، دردها به درمان.

تلاش آلنی بارز ترین  بن مایه کتاب بود.
و پیروزی و ارامش انتهای کتاب، خوفِ طوفان و جنگ سنگین را بر دل می اندازد.
تا ببینیم چه میشود. 

با این کتاب، عشق، نفرت، کینه، صبر، پشتیبانی، همفکری، ایستادگی، ریا، آرامش، شادی، خرافت و جهل، شفا، مرگ، و آشتی را  مزه مزه کردم.
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.