یادداشت 𝒻𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒵𝒶𝒽𝓇𝒶

                تام و پدرش در حراج‌بازار چیزمیزهای خانه‌شان را می‌فروشند. اما این وسط سنجاق‌سینه‌ی مامان هم به یک خانم پیر فروخته می‌شود.
غافل از اینکه سنجاق‌سینه‌ی گربه‌ای چقدر گران‌قیمت است و مامان هم هیچ از دسته‌گلی که به آب داده‌اند خبر ندارد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.