یادداشت
1403/5/24
اولین باری که دربارهی "تنها مادر شهید ژاپنی" شنیدم، سعی کردم مجذوبِ کلمهی "ژاپنی" نشم و در مقابل خوندن کتاب مقاومت میکردم.(مثل کتاب تنها گریه کن. با این تفاوت که در اون مورد، بخاطر عکس جلدش مقاومت میکردم) یکبار دوستم دربارهی خانم یامامورا صحبت کرد و گفت همسرش چندبار ایشون رو "زن مسلمان ایرانی" خطاب کرده، با اینکه در ابتدا مسلمان نبوده و ایرانی هم نبوده. این نقل قول از کتاب، باعث شد توی نمایشگاه بخرمش و بخاطر حجم کمش، جزو اولین کتابهایی بود که خوندم. اینجا هم مثل "تنها گریه کن"، فهمیدم با یک کلیشه طرف نیستم و با خوندنش هم انگیزه گرفتم و هم غبطه خوردم. تنها چیزی که ناراحتم کرد نپرداختن به جزئیات بود چون مشتاقِ بیشتر دانستن بودم و هر کدوم از فعالیتهای مهم و اثرگذار خانم یامامورا، میتونست تفصیل داده بشه تا امکان الگوبرداریِ بیشتری داشته باشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.