یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

ایلیا
        در جلد اول مجموعه کمیک ایلیا، شاهد تلاش‌های امیرعلی برای پیدا کردن داروی مورد نیاز مادرش هستیم.
امیرعلی که همراه با مادر و خواهرش زندگی می‌کند و پدرش سال‌ها پیش آن‌ها را ترک کرده، به عنوان مرد خانواده تلاش‌های زیادی برای بهتر شدن حال مادرش می‌کند. داروی مادر او کمیاب است و در داروخانه‌ها پیدا نمی‌شود و امیرعلی به کمک دوستانش سراغ کارخانه مردی می‌روند که مسئول تولید این داروهاست. اما در کارخانه اتفاقات عجیبی برای آن‌ها رخ می‌دهد!
جلد2:
پس از اتفاقات جلد 1 و انفجار کارخانه، امیرعلی به طور نامعلومی زنده می‌ماند. او همانطور که به دنبال کشف راز زنده ماندنش است، در طی چند درگیری و اتفاق متوجه قدرت‌های جدیدی در خود می‌شود که بیش از پیش او را دچار ابهام نسبت به اتفاقات کرده است.
حالا که مادرش نیز به دلیل نبودن دارو از دنیا رفته است، او مسئولیت خواهرش را نیز برعهده دارد و باید در کنار این مسئولیت نسبت به قدرت‌های تازه‌اش نیز کاری کند...
این مجموعه شروع جذابی داشت. امیدوارم ادامه جذابتری هم داشته باشد.
      
69

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.