یادداشت hastea

hastea

hastea

1404/5/25

        انقدر که شخصیت داستان‌های داستایوفسکی عمیق و با دقت نوشته شده، داستان هم کشش پیدا می‌کنه.
راوی داستان به اصطلاح غیرقابل اطمینانه و تا به یه مطلب علیه خودش می‌رسه سعی می‌کنه سریع خودش رو  تبرعه کنه.
شخصیتی که بخاطر تمام کمبودهای گذشته‌اش الان به غرور روی آورده و می‌خواد از دنیایی که طردش کرده انتقام بگیره.
مهربونی یک ویژگی مثبت و پاک انسانیه که در این اثر داستایوفسکی نشون داده چجوری بعضیا از مهربونی استفاده می‌کنن تا در واقع احساس قدرت، اختیار و تصاحب داشته باشن، در واقع باعث بشن که کسی مدیون‌شون بشه.
کاری که راوی داستان با شخصیت” نازنین“می‌کنه در واقع یک بازی روانیه و عشق پاک نیست. کسی که نیاز داره اون کمبود و بزدلی ناشی از گذشته‌اش رو با قدرت  پر کنه و به بقیه عظمت خودش رو بفهمونه.
معتقده هر کس اگه اونو بشناسه متوجه عظمتش می‌شه، ولی نه تنها از خودش به بقیه نمی‌گه، بلکه مدعیه که بقیه باید خودشون متوجه بشن وگرنه در حال گدایی تحسین و احترامه.
      
19

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.