یادداشت روشنا

روشنا

روشنا

3 ساعت پیش

قابیل، روا
        قابیل، روایت یک عصیان 
لرد بایرون واقعاً نویسنده‌ی باهوشیه! و سبک نوشتنش من رو به هیجان میاره.

قابیل نمایشنامه‌ای است بر داستان معروف قابیل بر مبنای عهد عتیق.
اما نه چندان بر همان مبنا!
در این‌جا قابیل پرسشگری رنج کشنده و از شک در عذاب است. او همچون ایوب می‌پرسد که مجازات گناه ناکرده چرا؟ و همین‌طور چرا مرگی پس از زندگی؟
او شیطان را می‌بیند و ما گفت و گویی بین شیطان و قابیل را می‌شنویم و در نهایت هم می‌افتد آنچه نباید اتفاق می‌افتاد.
عصیان قابیل در این نمایشنامه بسیار قابل درک است و تصویرش از خدا موحش!
دو نکته برایم قابل توجه بود.
یکی دیدگاه زرتشتی به جهان و این موضوع که خیر و شر در نبردی ابدی هستند و انسان میان این دو مخیر. 
دومی هم این‌که نسل بشر از قابیل هستند و هابیل فرصت نیافت فرزندی داشته باشد.

🐌 چهارمین کتاب پساال‌کلاسیکو
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.