یادداشت گوهر قوامي

        حامد عسکری رو که می شناسید بیشتر از اینکه شعر بنویسه شاعرانه تفکر و زندگی می کنه... من همیشه نثرهاشو بیشتر از شعرهاش دوست دارم.
اما حانیه!
اگر دنبال بررسی تاریخی، اجتماعی و دینی شهادت حضرت فاطمه (س) هستید این کتاب نمی تونه مناسب باشه براتون. اما اگه دنبال یه روایت ساده و شیرین و یه روضه ی شاعرانه هستید این کتاب خیلی مناسبه...
از توصیف آه سنگین خانم، تا سخنرانی غرا و دلیرانه ایشون و در نهایت هم جسارت و آشکار شدن خوی وحشیانه و حیوانی قوم کافر و مشرک همشون خیلی راحت جگرتون رو آتش می زنه...
بنظر من معصومین ما و بزرگان ما بسیار مورد ظلم قرار گرفتند اما هیچ وقت "مظلوم" نبودند. از ضعیف نشون دادن اونها بیزارم.. وجود پاک اونها سرشار از قدرت و عدالت و شهامت و ایمان بود چطور می تونه چنین روح و جانی ضعیف باشه..!
حامد عسکری وقتی این نامه ها رو نوشت و به حانیه جانش تقدیم کرد احساس می کرد که در کوچه های مدینه قدم می زند، سخنرانی حضرت را از نزدیک می شنود و نامردی کافران را از نزدیک لمس می کند و این برای من روایت رو شیرین تر کرد...
اتفاق ها و شرح اونها واقعی بود و منابع ذکر شده در آخرین صفحه ی کتاب هم منابع خوب و موثقی بودند
اما من نمی تونم این کتاب رو به عنوان منبع تاریخی، یا منبعی برای آگاهی از شرایط موجود در اون زمان معرفی کنم چون اتفاقات سطحی و ابتر بیان شده.
همه ی کتاب یک طرف سخنرانی حضرت فاطمه (س)...
نویسنده جایی می گه ای خاک بر سر دنیایی که علی و فاطمه در خانه ات را بزنند و چیزی بخواهند و تو ناز کنی! و اینجا تمامِ وجودم از ترس آکنده شد، تمامِ خواهشم اینه که ما از اونها نباشیم که دست رد به سینه ی بهترین بندگان خدا بزنیم...

      
7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.