یادداشت ریحانه ایزدی

پیرمرد و دریا
        ر.ایزدی:
کتاب پیرمرد و دریا با عنوان اصلی The Old Man and the Sea اثری شگفت‌انگیز، هنرمندانه و زیبا از نویسنده بزرگ آمریکایی، ارنست همینگ‌وی است. این «رمان کوتاه» که نویسنده‌اش آن را عصاره همه زندگی و هنرش می‌داند، مفهوم تازه‌ای از شکست و موفقیت پیش چشمان شما باز می‌کند.
همینگ‌وی در سال ۱۹۵۴ جایزه نوبل ادبیات را نیز از آن خود کرد. موسسه نوبل در وصف کارهای او و علت اهدا این جایزه می‌نویسد: «به خاطر استادی در روایت هنرمندانه، که اخیراً در پیرمرد و دریا نشان داد و اعمال نفوذ او در سبک معاصر.»
یرمرد و دریا یک «رمان کوتاه» است اما همان‌طور که خود نویسنده اشاره می‌کند، این رمان می‌توانست کتابی با بیش از هزار صفحه باشد. با این حال داستان کتاب کمتر از ۱۰۰ صفحه است. اثری ساده و تراشیده‌شدن که فقط اصل موضوع آن با سادگی عمیق در برابر خواننده قرار دارد.
داستان این رمان درباره سانتیاگو، پیرمردی ساده و فقیر است که اکنون ۸۴ روز شده که نتوانسته ماهی صید کند. یک شب بالاخره پیرمرد به شاگردش می‌گوید که مطمئن است دوران بدشانسی‌اش به پایان رسیده‌ و به همین دلیل می‌خواهد روز بعد قایقش را بردارد و برای صید ماهی تا دل آب‌های دور راهی دریا شود. هنگامی که با پیرمرد در دریا تنها می‌شویم با ریز و درشت شخصیت و افکار او آشنا می‌شویم. متوجه می‌شویم که پیرمرد یک ماهی‌گیر حرفه‌ای و کارکشته است و تمسخر دیگر ماهی‌گیران فقط به خاطر بدشانسی او در صید است و نه چیز دیگر. خیلی زود متوجه می‌شویم ماهی‌ای که پیرمرد گرفته یک ماهی عادی نیست بلکه یک ماهی غول‌پیکر است و پیرمرد باید از همه توان و تجربه‌اش برای گرفتن او استفاده کند...

سبک ارنست همینگوی ویژگی خاصی دارد و آن سادگی بی‌مانندش است. سادگی و شیرینی و بی‌آلایش خاصی که نثر او با خود به همراه دارد خواننده را در تمام طول متن با خود می‌کشد چنانکه ویلیام فاکنر درباره آن می‌گوید: «همینگوی هرگز کلمه‌ای به کار نمی‌برد که خواننده ناچار شود معنی‌اش را در کتاب لغت پیدا کند.» 
همینگوی پس از گرفتن جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۴ در گفت‌وگویی با خبرنگار مجله تایم می‌گوید:
من کوشیده‌ام یک پیرمرد واقعی بسازم، و یک پسربجه واقعی، و یک دریای واقعی، و یک ماهی واقعی و بمبکهای واقعی؛ اما اگر آنها را خوب از کار دربیاورم، هر معنایی می‌توانند داشته باشند. سخت‌ترین کار این است که چیزی را راست از کار دربیاوریم، و گاهی هم راست‌تر از راست.
رمان پیرمرد و دریا، تلاش پیرمرد و شکست‌ناپذیری او را تا لحظه آخر به خوبی نشان می‌دهد و این قدرت شگفت‌انگیز پیرمرد از آنجا می‌آید که او اعتقاد دارد «آدم را برای شکست نساخته‌اند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمی‌خوره.» ماهی نیز اکنون نه تنها هدف، بلکه جزئی از وجود خود پیرمرد است. وجود باشکوهی از طبیعت که اکنون با او در جدال است.
در این رمان مفاهیم ارزشمندی مانند تلاش و ثابت‌قدم بودن در مسیر هدف و استقامت و امیدواری در راه رسیدن به آن به زیبایی و به شکلی خارق‌العاده و البته بسیار واقع‌گرایانه به خواننده منتقل می‌شوند.
با خواندن این رمان به دل دریا سفر می‌کنید. از دستش ندهید. این کتاب را به همه توصیه می‌کنم.
      
867

32

(0/1000)

نظرات

ولی به نظر من خوندش زمان داره، وقتی قراره کاری انجام بدید که فقط تلاش در مسیر ارزیابی نمیشه و نتیجه ظاهری هم در کوتاه مدت مهمه این کتاب رو نخونید🙄
من امسال در یکی دو ماه منتهی به دفاع از پایان نامه خوندمش، تا جایی که موفق شد ماهی رو شکار کنه خیلی خوب و انگیزه بخش بود ولی از اونجا که کوسه شروع کرد به خوردن تکه های ماهی، ته دل من هم باهاش ذره ذره خالی می شد😁 دیگه اسکلت ماهی که به ساحل رسید تیر خلاص زده شد🤣
من صوتیش رو گوش دادم که چون بیشتر حس رو منتقل میکرد بیشتر هم تاثیر میذاشت.
خلاصه اینکه بعدش چند روزی تلاش میکردم به اسکلت ماهی فکر نکنم😂و در عوض فکر کنم پایان نامه من کامل و سالم به مقصد میرسه.

1