یادداشت نرجس درزاده
1404/4/1
. ای شکسپیر ، ای روح ! تو کوهی آفریده ای که از کوه خداوند بالاتر است . چرا که تو با مردی کور از پرتگاهی عمیق سخن گفته ای ..... . تمام کاغذهای این کتاب خواندنی ست . انسان معاصر دچار چالش هایی ست که پیشتر شکسپیر و در عصر مدرن بکت به آن اشاره می کند . تراژدی ی که شکسپیر تصویر کرده تراژدی عصر ماست و زخم آن اصالتا در زخم ماست . اما این تراژدی ، گروتسک ( طنز سیاه ) هم هست . انسان معاصر که در جنگ و خون و خون ریزی غلت می زند همزمان در جهان دست دوم کمدی ایفای نقش می کند و خودش نیز به تماشای درد خودش می نشیند . این کتاب ما را دعوت می کند به خواندن مکبث ، ریچارد دوم ، ریچارد سوم و هملت ....تا از آینه ی این کاغذ ها دوزخ خودمان را ببینیم . این کتاب تماما این جمله ی بکت است : . تو گریستی به خاطر شب ، آنگاه شب رسید حالا در تاریکی گریه کن .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.