یادداشت سمی
18 ساعت پیش
ولی بیشتر خوش دارم اگر هم گیر افتاده باشد خیری درش باشد. در زندگی گاهی آدم حس میکند که گیر افتاده، مهم نیست چقدر مغازههای قشنگ دور و برت باشد یا آسمان چقدر بهت نزدیک باشد، دنیا میتواند گرداگرد تو بسیار فراخ باشد... . فکر کن صبحانه را میخوری بعد با برگهای روبرو میشوی که روی آن نوشته شده، صبحانهات سمی بوده! و این بهانهای دست نویسندهی خیالپرداز کتاب میدهد تا مطالبی را پراکنده ولی حقیقی از دنیایش که آمیخته با حس خوب دوست داشتن کتابها ، درک و کنار آمدن با تنهایی و پذیرش تفاوت میان آدمها و ... است را بیان کند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.