یادداشت سمی
4 روز پیش
ولی بیشتر خوش دارم اگر هم گیر افتاده باشد خیری درش باشد. در زندگی گاهی آدم حس میکند که گیر افتاده، مهم نیست چقدر مغازههای قشنگ دور و برت باشد یا آسمان چقدر بهت نزدیک باشد، دنیا میتواند گرداگرد تو بسیار فراخ باشد... . فکر کن صبحانه را میخوری بعد با برگهای روبرو میشوی که روی آن نوشته شده، صبحانهات سمی بوده! و این بهانهای دست نویسندهی خیالپرداز کتاب میدهد تا مطالبی را پراکنده ولی حقیقی از دنیایش که آمیخته با حس خوب دوست داشتن کتابها ، درک و کنار آمدن با تنهایی و پذیرش تفاوت میان آدمها و ... است را بیان کند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.