یادداشت 🎭 محمد رضا خطیب 🎬

نگاهی مدرن
        نگاهی مدرن و فلسفی به مده آ

ما در هامارتیا ، با ژان آنوی آشنا شدیم و قلمش رو می‌شناسیم. بعد از خوندن " آماندا " و اقتباس خوبی که از " آنتیگون " داشت ، امروز در قالب یک متمم به سراغ اقتباس دیگه ای از این فرانسوی قلدر رفتیم تا ببینیم با مده آی اوریپید چیکار کرده. سعی می‌کنم در آخر یادداشتم مقایسه کلی ای درباره این دو اثر داشته باشم تا مشخص بشه که تفاوت این دو در چیه و یک اقتباس ادبی چطوری باید انجام بشه. 

نمایشنامه "مده" نوشته ژان آنوی، بازخوانی‌ای مدرن و اگزیستانسیالیستی از افسانه کلاسیک مده‌آست؛ زنی اسطوره‌ای که در پی خیانت شوهرش، یاسون، تصمیم به انتقامی هولناک می‌گیره. آنوی، برخلاف اوریپید، شخصیت مده رو از چارچوب اسطوره‌ای‌ بیرون می‌کشه و به زنی معاصر، با وجوه روان‌شناختی و انسانی پررنگ تبدیل میکنه. در این اثر، آنوی بیشتر از اون‌ که بر خودِ حادثه تمرکز کنه، به درون شخصیت‌ها، پیچیدگی‌های روانی، و بحران‌های وجودی اونا می‌پردازه.

در این نمایشنامه، مده دیگه نه فقط یک زن جادوگر یا یک هیولای تراژیک، بلکه زنی آزرده، تنها و شوریده ست که در مبارزه‌ای ناامیدانه با عشق، خیانت و موقعیت اجتماعیش دست‌وپنجه نرم میکنه. آنوی که از پیشگامان درام مدرن فرانسه و تحت‌تأثیر جریان اگزیستانسیالیسم بود، از مده به‌عنوان تجلی تضاد انسان مدرن با معنای زندگی، جامعه و اخلاق استفاده میکنه. کاری که ژان پل سارتر به وضوح بلد نیست انجام بده و مزخرفاتی که نوشته ، کاغذ پاره ای بیش نیستند.

دیالوگ‌ها در نمایشنامه آنوی با دقت و ظرافت نوشته شدن. زبان، نه اونچنان شاعرانه و بلندآوازه مثل  تراژدیهای یونان، بلکه ساده، موجز، اما با بار عاطفی و گاهی فلسفی سنگینه که دلیل دو ستاره کمتر دادنم ، همین فلسفی بودنه. گفت‌وگوی مده و یاسون در این نسخه، بیشتر از اونکه به تخاصم دراماتیک سنتی شبیه باشه، به یک مناظره فلسفی  بین دو جهان‌بینی متفاوت میمونه که نقطه ضعف بزرگیه و بار دراماتیک داستان رو کم میکنه. یاسون نماینده عقلانیت سرد و مصلحت‌طلبی مردانه ست، در حالی که مده نماینده وفاداری، احساس و شور جنون‌آمیز زنانه ست.
این نماینده بودن خیلی عامدانه در اثر کار شده و کاش نمیشد.

عنصر برجسته در این نمایش، مواجهه تراژیک شخصیت‌ها با انتخاب‌های اخلاقیه. مده آی آنوی نه یک هیولا، بلکه انسانی شکست‌خورده ست که زیر بار درد و خیانت خرد شده و تنها راه رهایی رو در انهدام کامل خود و دیگران میبینه. در اینجا، خشونت مده نه از وحشی‌گری، بلکه از استیصال میاد.

از نظر ساختاری، آنوی نمایش رو در بستری ساده و مینیمالیستی روایت میکنه. هیچ‌گونه افکت‌های پیچیده صحنه‌ای یا تغییرات چشم‌گیر مکانی به کار نمیبره چون تمرکز بر درونیات شخصیت‌هاست، نه کنش‌های بیرونی. این تمرکز باعث میشه تماشاگر یا خواننده بیش از اونکه شاهد داستانی بیرونی باشه ، وارد ذهن و احساسات شخصیت‌ها بشه.

در مجموع " مده "  آنوی، اثری پیچیده، روان‌شناختی، و فلسفیه که تراژدی یونانی رو به زبون قرن بیستم بازگو میکنه. مده آی آنوی نه الهه‌گون، نه دیوانه، بلکه انسانیه در آستانه فروپاشی، که برای حفظ کرامت خودش، همه چیز رو به آتیش میکشه.

حالا یک مقایسه کلی بین مده و مده آ هم داشته باشیم بد نیست. 

اولین مرحله نوع نگاه دو هنرمند به شخصیت مده آست. اوریپید مده آ رو همچنان در هیبت اسطوره‌ایش باقی نگه میداره ؛ زنی با قدرت‌های جادویی، خشمی فراانسانی، و تصمیم‌هایی خارج از دایره منطق انسانی ولی آنوی مده آ رو انسانی تر کرده با درونیاتی قابل‌درک برای انسان مدرن: زنی عاشق، خیانت دیده، و درگیر نبردی روانی. مده دیگه موجودی اسطوره‌ای نیست، بلکه زنی در بحران هویت و عشقه.

دومین تفاوت ، یک تفاوت زمانی و فرهنگیه. اثر اوریپید در بستر یونان باستان، با تمرکز بر خدایان، سرنوشت، و نقش زنان در ساختار سنتی جامعه ست ولی اثر آنوی در قرن بیستم فرانسه و در دل بحران‌های اگزیستانسیالیستی انسان مدرن شکل گرفته؛ جایی که اخلاق، دین، و سنت‌ها دچار تردید شدن.

سومین تفاوت بحث زبان و ساختار آثاره. اوریپید از زبان شاعرانه، وزن‌دار و موسیقایی تراژدی یونانی بهره میبره، همراه با همسرایان که هم‌زمان راوی و داورن اما آنوی از زبانی ساده، معاصر و متاسفانه فلسفی استفاده میکنه. همسرایان در نمایش حذف شدن یا به شکل تمثیلی به‌کار میرن.

این دو اثر از لحاظ موضوعی هم تفاوت هایی دارن. در تراژدی اوریپید، مده‌آ نمادی از خشم زنانه‌ایه که در واکنش به خیانت، به نهایت خشونت میرسه و حتی مادر بودن رو قربانی می‌کنه اما در اثر آنوی خشونت مده نه قدرت بلکه ضعف اونو نشون میده؛ عملی از سر استیصال. تراژدی در اینجا بیشتر در عدم امکان زیستن انسانی در جهانی بی‌رحمه.

و دست آخر این که اثر اوریپید کاملا یک تراژدی و هنر درجه یکه که احساسات شما رو فعال و شارپ میکنه و به خواسته ارسطو که کاتارسیس هست میرسه اما اثر آنوی علیرغم اینکه بعضی جاها به فرم رسیده اما به دنبال بیان فلسفیه و برعکس اوریپید و کلا هدف هنر ، میخواد شما بیشتر فکر کنید نه احساس.

پس قطعا اثر اوریپید یک سر و گردن از اثر آنوی بهتر و بالاتره.
      
479

34

(0/1000)

نظرات

وسط صحبت از ژان‌آنوی  چند تا تیر هم به سمت سارتر نشونه میگیرین😊
1

4

😂😂😂😂😂 

2