یادداشت بتول فته پور
دیروز
گل آبی از اون کتابهاست که نه فقط قصه تعریف میکنه، بلکه لایهبهلایه، تاریخ و فرهنگ و سیاست رو هم به تصویر میکشه. چیزی که توی این جلد از مجموعه تنتن خیلی جلب توجه میکنه، نگاه متفاوت هرژه به شرق آسیاست؛ نگاهی که پرهیز داره از کلیشهسازی و با احترام به واقعیتهای اون زمان چین روایت میشه. با خوندن این کتاب، وارد فضایی شدم که هم پرهیجانه، هم پرمعنا. خیابونهای پرغبار شانگهای، فضای تنشآلود بین ژاپنیها، انگلیسیها و چینیها، و حتی جزییات کوچکی مثل لباسها، معماری و عبارات چینی، همه با دقت و وسواس خاصی طراحی شدن. هرژه، به کمک دوست چینیاش چانگ، تونسته واقعیت اون دوران رو از درون و نه از پشت عینک غربیها نشون بده، و این برای من خیلی ارزش داشت. تصاویر کتاب هم بهشکل حیرتانگیزی با روایت هماهنگن. هر کادر، انگار یه قاب نقاشیه با معنا. خشونتها، سوءتفاهمها، و حتی دوستیهای شکلگرفته در دل ناآرامی، همگی صادقانه به تصویر کشیده شدن. بهخصوص شخصیت چانگ که نهتنها نماد یک دوست وفاداره، بلکه نماد درک متقابل و پیوند میان فرهنگهاست. یکی از چیزهایی که برام خیلی مهمه، اینه که کتاب فقط سرگرمکننده نیست؛ به فکر هم وادار میکنه. گل آبی موفق شده بدون شعار دادن، مسئلههای عمیقی مثل استعمار، نژادپرستی، و سوءبرداشتهای فرهنگی رو مطرح کنه ــ اون هم توی قالب یک کمیک. همین ویژگیه که باعث میشه این جلد رو یکی از بهترینها بدونم. در نهایت، بهنظرم گل آبی فقط یه قسمت از ماجراهای تنتن نیست؛ یه تجربهی انسانی و اخلاقیه که نشون میده حتی توی پرهرجومرجترین ماجراجوییها، ریشههایی از حقیقت، دوستی و عدالت میتونه جوانه بزنه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.