یادداشت پری

پری

پری

1403/9/21

        [آتش بدونِ دود نمی شود ،جوان، بدون گناه]
آتش بدون دود، کتابی سرشار از عشق و نفرت و گریه و خنده و و شادی و غم است.عشق این کتاب متفاوت است. عشقی که گاهی همراه با غرور و خشونت است.عشق به وطن،عشق به صحرا،عشق به خدا،عشق به فرزند ،همسر و ...
در کتاب اول شاهد افسانه ها و گذشته های دور هستیم.انقدر همه چیز منظم روایت میشه که خواننده قدم به قدم با شخصیت های داستان زندگی میکنه،زخم می خورده،کشته میشه و دوباره متولد میشه. 
با یک نگاه به جلد کتاب می توان فهمید داستان درباره ی ترکمن هاست و انقدر توصیفات قشنگ هست که می تونی شب های پرستاره ی صحرا رو ببینی.صدای سکوت صحرا رو بشنوی و عطر نان تازه رو استشمام کنی.
در کتاب های اول شاهد جنگ های قبیله ای هستیم و کم کم شخصیت اصلی داستان وارد میشه و دغدغه ی قهرمان های داستان یکپارچگی و وحدت صحرا میشه و کم کم این مبارزه ها از مرز صحرا خارج میشه و به کشور میرسه.
زمان داستان دوران پهلوی هست.درباره ی اقدامات رضاخان علیه ترکمن ها گفته میشه و به دوران محمدرضا پهلوی میرسه.به قیام ۱۵خرداد ،کودتای ۲۸مرداد و... اشاره میشه و پایان کتاب اوایل دهه ی پنجاه هست.
نادر ابراهیمی بارها و بارها ذکر می کنه که :" "آتش بدون دود " گزارشی صد در صد مستند از زندگی مردم صحرا نیست؛بلکه داستانی‌ست مایه گرفته از زندگی پرشور و دلیرانه ،مومنانه و دردمندانه ی مردم صحرا.
... عین واقعیت نیست،تاریخ نیست،شرح وقایع و روزشمار نیست،فقط داستان است."
در یادداشت های پایانی کتاب نوشته شده که:"هیچ کس بر مرگ فرزند خویش آنقدر نگریسته است که من بر سطرسطر این کتاب گریستم."و در ادامه می نویسد که همه ی تلاش نویسنده بر این بوده که هیجان جانشین کنجکاوی نشود و به همین دلیل بارها فصل های بلند را ساده تر نوشتند.
      
4

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.