یادداشت نفیسه سادات موسوی

        دوجان بیست روایت از بارداری یا انتظار برای باردارشدنه. روایت‌هایی که اونقدر تنوع موضوعی و شرایطی دارن که آدم رو از حبابی که توش نشسته (و منحصر به تجربیات خودشه و اطرافیانشه) میکشه بیرون. یه جاهایی شیرین و ذوق‌ناک میشه و یه‌جاهایی تلخ و اشک‌آلود‌. احتمالا هرکسی هم خودشو یه جا لای سطرهای یکی از این روایت‌ها پیدا می‌کنه و انگار با عوض کردن اسم آدمهای اون روایت، قصه زندگی خودش پیش روشه‌.

با همه این‌ها من #کتاب رو کم دوست داشتم. با اینکه واقعا مجموعه روایت، گونه ادبی مورد علاقه‌مه ولی عریان‌نویسی‌های محتوایی روایت‌ها برام اذیت‌کننده بود.مخصوصا توی روایت‌هایی که قهرمان قصه نابارور بود یا شرایط سختی داشت برای بارداری. به عنوان آدمی با اندک ذوق ادبی فکر میکنم میشد کمی پرده‌پوشانه‌تر از روند منجر به تجربه بارداری نوشت‌. هرچند شاید همین نقطه تمایز و قوت کتاب باشه از نگاه دیگه‌ای. نوشتن بی‌پرده از فکرهایی که توی سر یه زن می‌گذره، وقتی قلبا مایله که مادر بشه. استرس‌هاش و نگرانی‌هاش و حساب‌کتاب‌هاش و هزارتا چیز دیگه که نه فقط یه زن، بلکه فقط زنی تو شرایط خاص و سخت ممکنه درباره‌شون بدونه.
      
90

2

(0/1000)

نظرات

یک عمر زن ها در پرده گفتن و در پرده بودن و نادیده گرفته شدن. من این کتاب رو نخوندم اما اینکه گفتید در این کتاب شرایط و افکار و.. بی‌پرده بیان شده خوشحالم کرد‌. بنظرم وجودش لازمه‌.
1

1

اره احتمالا منظورم رو خوب ننوشتم. وگرنه منم با این مساله که افکار پنهان نیازه بازگو بشن تا شناخت دقیق تری حاصل بشه موافقم. منظورم نحوه بیان مسایلی از قبیل اینکه توی یه شب خاص باید اقدام کرد برای بارداری بود. مثلا اینی که من نوشتم معمولیه اما توی کتاب بعضی از روایتها این مضمون رو اروتیک نوشته بودن که خب نظر شخصیم اینه که قلم ادبی نویسنده حتما میدونست اونها رو محجوب تر و حتی استعاری تر بیان کنه. 

0