یادداشت Sara Rezaei
1404/5/25

راستش این کتاب برای یکی دوسالی بخشی از زندگیم شده بود✨️ اگه حوصله ندارید میتونید متنو رد کنید برید مستقیم پینوشت ها رو بخونید اینا فقط خاطرات من وقتی ۷ ساله بودم از کتاب هست!!! 🔸کلاس دوم سوم بودم مامانم این کتاب رو هم هم برای من و هم دخترخالم خرید و منم با دخترخالم ️تصمیم گرفته بودیم که کیف کاشفان دنیارو درست کنیم و نتیجش شد چندین هفته تلاش برای پیدا کردن وسایل موردنیاز: چندتا ظرف کوچیک/صابون/یه عالمه ماژیک و مداد/چسب و قیچی /کش/دستکش و کیسه پلاستیکی و پارچه و.../گوش پاککن /چسبزخم/آهنربا/یک عالمه پیکسل و نشان کاشفان دنیای دستساز که ساعتها سرش وقت گذاشتیم/دفترچه/یک عالمه کاغذ برای ثبت چیزهایی که کشف میکنیم(میخواستم مثل خود کتاب درستش کنم برای همین کل روز مشغول چپکی نوشتن بودم!)/یه کره زمین کوچولو/سوزن و چوب بستنی و خلالدندان/قمقمه/سوت/موچین و هر چرتوپرتی که بنظرمون بدرد کشف میخورد. البته بگم که ما لباس مخصوص هم داشتیم😂 مال خودم یه تیشرت نارنجی با شلوارک و جلیقه آبی و یه کلاه بود. 🔸️اما مشکل این بود که ما توی یه شهر زندگی نمیکردیم پس نتیجش شد گروههای بیشماری که توی تلگرام و واتساپ برای کشفیاتمون داشتیم و مجبور بودیم همرو چپکی بنویسیم... 🔸سر این کتاب ️انقدر فیلم ضبط کرده بودم که گوشی مامانم پرشده بود و فیلما چی بود: به اندازه ۱۵ دقیقه من با چشای بسته توی خونه راه میرفتم تا بتونم راهمو پیدا کنم و دوربین قرار بود اینارو ضبط کنه!🤦🏻♀️ 🔸️طبق کتاب قرار بود با چشمای بسته غذا بخورم (فکر کنم کتلت داشتیم) و مثل اینکه وقتی چشام بسته بود چندتا از کتلتهای داخل بشقابمو برداشته بودن(البته نگهش داشته بودن ولی چندساعت بعد فهمیدم )😂 🔸️بالاخره توی شیراز خونه مادربزرگمون اولین جلسه رسمی کاشفان دنیا شروع شد و قرار بود من و داداش کوچیکم و دخترخاله و پسرخالم باهم روی کندههای درخت کنار حیاط بشینیم تا کیک موتوری (همون پیکموتوری یا دقیق تر همون داداش بزرگم با کلاه گه شبیه پیکموتوری ها میشد) برامون غذا بیاره تا بعدش کشفامونو شروع کنیم. 🔸️عصر تصمیم گرفتیم اول از همه عینکهای آخر کتابو درست کنیم و منم تا مدتها گمش کردم که بعدا ص آخر دفترچهم دیدمش و نهایت کشفیاتمون این بود: جمع کردن چندتا سنگ و بال پرنده و تست اینکه مورچه چقدر توی اون ظرف کوچیکامون دووم میاره بود(هنوز دلم برای اون مورچهای که زندانی کردیم میسوزه🥲) و اینم بگم که کل این یکی دوسال منتظر کتاب دوم بودم و مثل اینکه خبری از کتاب دوم نبود. 🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ پ.ن: اینهمه نوشتم که فقط دیدگاه من وقتی ۷- ۸ سالم بود رو ببینید و اینکه نشون بدم یه کتاب خوب به اندازه بازیهای گوشی میتونه بچه هارو درگیر کنه و نقاشیهای کتابهم با اینکه فقط با کارتن بود ولی برام از عکسای رنگیرنگی و براق بقیه کتابای کودک جذابتر بود. پ.ن۲: چقدر خوبه که نویسنده کتابو به زبون بچهها و طنز نوشته و یه سری موضوعات که واقعا برای بچههای این سن جالبه رو توی کتاب اورده . پ.ن۳ : این کتاب و کلا همچین کتابایی واقعا کمک میکنه که بچهها از گوشی و تلویزیون دور بشن (خودم علاوه بر اینها یادمه یه مدت بیرون که میرفتیم خیلییی بیشتراز قبل به محیط اطرافم دقت میکردم) پ.ن۴: تمرینای کتاب واقعا جالب و سرگرمکنندست و البته چیزای زیادی هم یاد میده. خوبیش اینه که چیزی هم نیست که خرجی داشته باشه و بچه یاد میگیره خودش خودشو با چیزای کوچیک سرگرم کنه.(من خودم کلی تجربه دیگه دارم چون یادداشت طولانی میشد ننوشتم😅) پ.ن۵: الان که امضام رو روی یکی از صفحه ها میبینم یادم اومد اسم هم داشتیم برای خودمونننن، من فلورا بودم اصلا نمیدونم این اسم از کجا اومد🤦🏻♀️😬
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.