یادداشت علیرضا نوریان
1402/4/19
نویسنده کتاب به دنبال تبلیغ کردن خود نیست و این موضوع را وجه تمایز نوشته خود با بیشتر مطالب مربوط به دنیای استارتاپها میداند. او بسیاری از ایدههای جالب فضای استارتاپی را در محیط کار تجربه کرده و با واقعیت آنها مواجه شده است. مثلا برایمان تعریف میکند که فرهنگ سازمانی آن چیزی است که همه مدیران استارتاپها به آن افتخار میکنند و خودشان کمترین پایبندی به ارزشهای آن را دارند. اینکه همه حرف از نوآوری میزنند و در واقع همه چیز را از نمونههای خارجی تقلید میکنند. به نظرم بزرگترین کاستی کتاب این است که نویسنده واقعا یک کارمند معمولی است و با بسیاری از ظاهرسازیهای افرادی که ادای دانستن را در میآورند، آشنا نیست. افرادی که خودشان موفق نشدهاند و فکر میکنند میتوانند دیگران را موفق کنند یا آنها که تجربه سرمایهگذاری ندارند و فکر میکنند میتوانند خوب سرمایهگذاری کنند یا آنها که ایدههای خوب ندارند و فکر میکنند که ایدههای خوب را میشناسند یا آنها که شکست نخوردهاند و فکر میکنند میتوانند شکست خوردن دیگران را به سمت موفقیت راهبری کنند یا آنها که خودشان از آیندهشان ایمن هستند و دیگران را با وعده موفقیت به سمت کاری میبرند که احتمال شکست بسیار بالایی دارد. البته فضای استارتاپها نکات مثبت هم زیاد دارد. بسیاری از ایدههایی که در این کتاب شکل کاریکاتوری و تقلیدی آنها را میشنویم، صورت واقعی و اجرای خوب هم دارند که نویسنده از تجربه آنها محروم بوده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.