یادداشت باران هاشمی

        خیلی خوب بود.
حالم جالب نبود و با تموم کردنش، به حرف پشت جلد رسیدم 👌🏻
خانواده‌ی محسن نمونه‌ای از یه خونواده‌ی ایرانی‌ان که درست یا غلط، ابراز محبت کلامی توشون قوی نیست اما توی خوب و بد، کنار هم میمونن و علاقه‌ی قلبی‌شون به هم، مشهوده؛ مثل ابراز دلتنگی‌های آقاجان وقتی که محسن برمیگشت بجنورد، اشک و بغض دایی اکبر وقتی که از پای محمد حرف میزد، دعوا و بحث آقاجان با مراد کمیته‌ای سر عقاید محمد و .....
نبودن بی‌بی توی کتاب بعدی هم ناراحت‌کننده‌س ولی خب واقعیت زندگیه...!💔
خیلی بده که امشب نمیتونم جلد بعدی رو شروع کنم و باید تا فردا توی استرس این بمونم که دیدار محسن و دریا، چطور پیش میره 🫠
      
93

15

(0/1000)

نظرات

خیلی قشنگ گفتی..
دقیقا همین طورین❤️‍🩹

1