یادداشت محمدرضا زائری
1400/8/8
سالها پیش در دیدار و گفتگویی صمیمانه با رییس یکی از دانشکده های الهیات مسیحی که کارکردش -مانند حوزه های علمیه ما- تربیت روحانیون و مبلغان دینی بود، سخن به اهل بیت پیامبر رسید و او گفت: بخشی از نیایشهای امام سجاد، علی بن الحسین را به عنوان مناجات محراب روز یکشنبه خود برگزیده ام و به کشیش های جوان نیز تعلیم داده ام. من با شوق و شگفتی از او پرسیدم: با چه معیاری این بخش را از نیایشهای صحیفه سجادیه انتخاب کرده اید؟ او پاسخ داد: من صحیفه سجادیه را ندارم و این دعا را به صورت اتفاقی در یکی از نشریات دیده ام. وقتی در دیدار بعد یک نسخه صحیفه سجادیه را برای او هدیه بردم، بسیار خوشحال شد و با قدرشناسی و خوشنودی آن را هدیه ای گرانبها دانست. بعدها که تجربه های عجیب و مشابهی را از دوستان خود شنیدم و ترجمه مقدمه اسلام پژوه و شرق شناس مشهور، خانم آن ماری شیمل در مقدمه ترجمه آلمانی اش از صحیفه سجادیه را خواندم، هر بار دچار حسی دوگانه و متفاوت شدم؛ از سویی شگفتی و خوشوقتی از اعجاب و تحسین نخبگان غیر مسلمان یا غیر شیعیان در نخستین مواجهه و آشنایی با این کتاب بزرگ و استثنایی، و از سوی دیگر تحسر و شرمندگی از کوتاهی و قدرناشناسی خودمان نسبت به این گوهر قیمتی و گنجینه کم نظیر. بیهوده نیست که این کتاب، "خواهر قرآن" و بعد از قرآن کریم و نهج البلاغه سومین کتاب کلاسیک در متون دینی اسلامی و برجسته ترین اثر مکتوب در متون معرفتی با قالب مناجات و نیایش به شمار میآید. اگر فرازهای طوفانی و حیرت انگیز خطبه های امام سجاد در کوفه و شام به دست ما نمیرسید، اگر عبارات نغز و مضامین عمیق رساله حقوق زین العابدین نبود، اگر از سیره ستایش برانگیز و تجربه های درخشان دوران سخت و پرفراز و نشیب زندگانی علی بن الحسین نقلی در تاریخ یافت نمیشد، اگر از آن امام همام هیچ اثری جز این کتاب باقی نمیماند، صحیفه سجادیه به تنهایی برای نشان دادن عظمت و منزلت والای حضرتش کافی بود و اهل دانش و آگاهی را انگشت به دهان و چشم بر آسمان میگذاشت. این کتاب را زبور آل محمد و انجیل اهل بیت نامیده اند، زیرا همه کلمات و جمله های آن بوی روحانیت آسمان و رایحه معنویت عالم غیب میپراکنند و شاید به همین سبب، مخاطبانی از ادیان و اقوام گوناگون شیفتهاش میشوند و با آن انس میگیرند و غذای روح خود را در آن میجویند. صحیفه سجادیه، گرچه کاملا هویت اسلامی و شناسنامه اهل بیت پیامبر را دارد، ولی به آیین و مذهب خاصی منحصر نمیشود. وگرچه روی خطابش با خداست، اما در حقیقت با "انسان" سخن میگوید و نیاز درونی هر انسانی از هر محیط و موقعیت و خاستگاهی را در برمی گیرد. از این کتاب ارجمند، در زبان فارسی ترجمه های متنوع و متعددی در دست است که غالبا خواندنی و ارزشمند و قابل استفاده اند و انتخاب یک ترجمه از میان همه آنها چندان آسان نیست، اما در مجموع و با معیارهایی چون صلابت قلم، دقت علمی، خوشخوانی و روانی، زیبایی نثر امروزین فارسی و کیفیت عرضه اثر، شاید بتوان ترجمه دکتر سید علی موسوی گرمارودی را به عنوان یک ترجمه گزیده معرفی کرد. استاد موسوی گرمارودی، از سویی پیشینه تحصیل و فراگیری علوم بلاغت زبان عربی را در بالاترین سطوح داشته و از سوی دیگر یکی از برترین چهره های ادبی معاصر در نثر و شعر فارسی است و به همین سبب، جدا از آثار پژوهشی و تألیفات ادبی، ترجمه های او از قرآن کریم و نهج البلاغه خواندنی و بسیار قابل توجه هستند. زبان ترجمه او از صحیفه برای خواننده عمومی بسیار روان و شیرین و جذاب است و در عین حال رنگی از فخامت متن و اصالت تاریخی آن دارد و احساس دلپذیری از درک و دریافت مضامین زبان مبدأ را در خواننده ایجاد میکند. علاوه بر مقدمه خواندنی مترجم که با عنوان سرسخن در ابتدای کتاب آمده، پانوشتهای دقیق و منابع بخش پایانی بر غنای این اثر افزوده است. سیزدهمین چاپ این کتاب (با ویرایش مجدد و کامل مترجم) با سر و شکلی مطبوع و کاغذ سبک منتشر شده و صفحه آرایی زیبا و طراحی خوب و حجم کاربردی و خوش دستی دارد. (به تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۹ از سری یادداشتهای «صد کتاب قبل از صدسالگی!» در روزنامهی شهرآرا)
(0/1000)
1401/8/16
0