یادداشت
1403/6/18
بیشتر آدم ها این کتاب رودوست نخواهند داشت مگر اینکه ته مایه ای از تفکرات فمینستی داشته باشند و البته ایندرصورتی هست که الیزابت زات رو نقش اول و قهرمان داستان بدونن. در اینصورت درس های خانمشیمی دان یه رماناجتماعی و در واقع اعتراضی به وضع زنان در ایالات متحده است( حدود شش دهه پیش از امروز) . نبود نگاه اخلاقی به زن ، رواج تجاوز، نبود حق تحصیل و شرایط کار برابر و ... . در نهایت کتاب جنبشی زنانه را ایجاد میکند و البته یک حمایت نامه است از مادران تنها و کودکان تکوالد . همه این ها تا جایی است که تمرکزمان را روی شخص زات متوقف کنیم. اما "کالوین ایوانز"... اینجا نقطه تمرکز و تکیه من بود. کالوینایوانز ِ آشنا، نابغه ، باهوش، دوست داشتنی وحمایت گر اما بسیار آسیب دیده...نویسنده شاید با هوشمندی یا شایدبدون اینکه بخواهد بخشی از عقاید فمنیستی و انسان گرایانه(بهتره بگویم بی خدایی ) خودش را بی اعتبار می کند! کالوین ایوانز ؛ در اصل این همان چیزی است که زن های باورمند از دیرباز برایش فداکاری کرده اند، برای حفظ چارچوب خانواده از خودگذشتگی های بسیاری انجام دادن تا جایی که بعضی ها نگران برابری شدن واز صبر مادرها وحشت زده ومتعجب شدن... خیلی ساده است! زن های عاقلی توی دنیا وجوددارن که نمیخوان کالوین ایوانز های مهربان و دوست داشتنی محکوم به نوع سختی از تنهایی و اسیب پذیری باشن. اون ها دوستندارن انسان های کوچک بیشتری بدون محیط امن و آغوش خانواده، توی جامعه ای بسیار بزرگ، نا امن و در مقابل خطر آدم های طمع کار یا سواستفاده گر بی سرپناه بزرگبشن... وراستش همه اینها ، چیزیه که می ارزه به مادر بودن وفداکاری ، صرف عمر برای کارهای خانه، تربیت فرزند و ... و لبخند و دلگرمی کالوین ایوانزها!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.