یادداشت فآطمه هسم :)✨️🍃
3 روز پیش

با تموم شدن این کتاب به سووشون نشستهام...! انگار که پایان هرکس که در راه صداقت و ایستادگی در برابر ظلم به پا میخیزد با یک سووشونیست تا راه و ایستادگی آن پایمال نشود و آیا به راستی این مسیر انقدر ادامه میابد تا ریشه ظلم به نابودی رسد؟! با اینکه این کتاب برای ۶۰ سال پیش است سرنوشت زری و خانوادهاش برای ما کاملا آشنا و قابل حس و درک است، زری در دوران مجردی جسور بود و بعد از زندگی مشترک جسارت آن در قفس حسی به نام <حس مادرانه> افتاد؛ حسی که ترس از دست دادن و ترس از بهم خوردن ارامش خانه جلوی جسارتش را میگرفت و آن را فروکش میکرد... و اما عشقی که یوسف و زهرا در نهان داشتند چقدر پایان داستان را برای همه ما تلخ کرد... حال زری بعد از اینکه ترسش به وقوع پیوست دیگر جسارتش در قفسی نمانده بود((در زندگی باید برای زندهها شجاع بود)) و حال باید به تربیت فرزندانی شجاع میپرداخت تا یوسف ادامه پیدا کند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.