یادداشت علیرضا بنی‌جانی

از غبار بپرس
        در نقدها و مقاله‌های زیادی اسم «از غبار بپرس» رو دیده بودم و ناخودآگاه در ذهنم تصویری از یک رمان جدیِ عظیمِ عمیق از این اثر جان فانته شکل گرفته بود.
نمی‌دونستم این کتاب، یکی - و البته معروف‌ترین- حلقه از زنجیرهٔ کتاب‌هاییه که قهرمانشون آرتورو باندینی، خودنویسنده‌پندار ایتالیایی‌تبار مقیم آمریکاس و حوالی سال‌های رکود بزرگ آمریکا می‌گذره. 
از غبار بپرس با لحن سرزنده و طنازانه‌ای شروع می‌شه و شخصیت و جهان باندینی رو برامون شرح می‌ده و بعد از این‌که لایه‌های رمانس بهش اضافه می‌شه، به‌تدریج جدی‌تر و احتمالن عمیق‌تر می‌شه. درنهایت هم جایی که لااقل امروز قابل‌پیش‌بینیه داستان رو تموم می‌کنه، بدون اینکه اثر موندگاری روی منِ خواننده بذاره. 
این کتاب نه در شوخ‌وشنگی‌اش و نه در جدی بودنش هیچ شبیه تصورات من نبود! خوندنش تجربهٔ خوبیه، ولی به نظرم اگر اولویت‌های دیگه‌ای دارید اول برید سراغ اون‌ها.
      
19

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.