یادداشت яσвεят
3 روز پیش
میتوان گفت ناطوردشت ژاپنی ولی با هدف و سبک دیگر باز یک جوان یک الگو استاد یا سنسی sensei ، جایی که یک مسیر و Path اصطلاحا وجود دارد که این مسیر را باید جوان بگذراند اما وجود سنسی مثل یک راهنمای خوب حتی یک قدیس برای این جوان است از شور و علاقه اش به خود سنسی و زن او می توان این برداشت را نمود کوکورو سه فصل دارد و فصل اول بین همه ی این مسائل جوان داستان و sensei و زن او میگذرد یجورایی بیشتر میخواد شخصیت چندین لایه پیرمرد را روایت کند حتی میشه گفت این جوان خود نویسنده یعنی ناتسومه سوسه کی باشه اما فصل دوم جوانک قصه خیلی به سنسی سر نمی زند و درگیر مریضی پدر خودش هست ابعاد خانواده ی او را نشان میدهد و از طرفی مادر و پدری که توی افکار پسرک چه جا و مقامی دارند و فصل سوم با مضمون وصیت نامه سنسی شروع میگردد مطالبی که سنسی برای جوانک گذاشته تا بخونه اون هارو و در مسیر زندگی و رویای حقیقی وجودی ذاتی خلق شده خودش قدم بزنه ولی محتوای این وصیت نامه به شدت تیره تاریک و سراسر غم و ناراحتی و تودار و چندین لایه است همچون شخصیت پنهانش ، سنسی که اسمش رو نمیدونیم و حتی یکسری گمانه زنی ها هم میشه توی منابع نقد خارجی بر سر اینکه پدر واقعی این پسرک همین سنسی بوده و دچار عشق قدیمی به مادر او و .... و دیگه از بقیه جزئیات این فصل آخر چیزی نمیگم چون دردناکه و باعث شد نمره ۴ رو بگیره یجورایی شمارا آماده میکنه برای فصل آخرش مقدمه چینی هارو خوب فراهم میکنه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.