یادداشت مصطفا جواهری

        {   عیب این است که مرد یادش برود چه مصیبتی کشیده
تا به عشقش رسیده.  }

اکرم دختری نوجوان است که در رشت زندگی می‌کند. خان‌زاده است و در خانه‌ای اربابی زندگی بزرگ شده. به ازدواج پسرعمه‌اش که از چپ‌های دههٔ چهل است درمی‌آید و عازم تهران می‌شود. توجه نویسنده به تاریخ، به اندازه است و شعارزده نمی‌شود.
اما من انتظار پیرنگ جدی‌تر و پرماجراتری را داشتم. بستر روایی داستان، کشش زیادی برای پرداخت دارد که متأسفانه نویسنده تمایلی به پرداخت عمیق نداشته است. خصوصا دربارهٔ ایدهٔ اصلی داستان (زنی در حاشیهٔ روزنامه) خیلی جای کار بیشتری وجود داشت.
مهم‌ترین ویژگی و نقطهٔ قوت کتاب، توجه به زیست بومی گیلان و نثر درخشان نویسنده است.
در کل برای یکبار خواندن در آخر هفته پیشنهاد می‌کنم.
      
87

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.