یادداشت محمد علیدادی
12 ساعت پیش
ابنعربی و ما أدراک ما ابنعربی؟ چهکس را یارای درک ابنعربی است؟ جز کسی همتای او؟ جز عارفان و واصلان درگاه حق؟ اما مگر نه اینطور است که: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید... پس ما هم، به قدر خود، سعی در فهم ابنعربی میکنیم. با این کتاب، در «درسگفتار ابنعربی» از محمدجواد ادبی (مؤسسه جیوگی) آشنا شدم. الحق که درسگفتار خوبی بود و فهم ابنعربی را برایم تسهیل کرد. سال ۴۰۱، ترم آخر دانشگاه، پروژهی سنگین کارشناسی مهندسی کامپیوتر بر گردهام بود، و در همین بین، در حال خواندن این کتاب بودم. سرانجام، در نیمهشبی، این کتاب را به پایان رساندم. اگر قصدم بیان خلاصهای از اندیشهی ابنعربی باشد، نمیتوانم. نمیشود. روزی از اینشتین پرسیدند: «نظریهی نسبیتت را در چند جمله خلاصه کن.» او هم پاسخ داد: «تمام تلاشم را کردم که در یک کتاب آن را خلاصه کنم، آنهم کسی نفهمید! چه انتظار بیجایی از من دارید.» در این کتاب نیز سعی شده گوشهای از اندیشهی ابنعربی خلاصه شود؛ باید خواند، تا چیزی نصیبت شود. در این کتاب، ابتدا با زندگی ابنعربی آشنا میشویم، با استنادهای فراوان به فتوحات مکیه؛ و در ادامه، باب آشنایی با آراء او گشوده میشود. بهنظر من، نویسنده بعضی جاها به حاشیه رفته و بیدلیل مطلب را طول داده، و گاهی هم توضیحاتش مخاطب را گیج میکند؛ اما در کل، کتاب خوبی است. ترجمهاش نیز، الحق، خوب است: هر جا ضعفهایی بوده، مترجم پوشانده و هر جا نیاز به توضیح بیشتر بوده، توضیحاتی افزوده است. در کل، اگر بخواهم امتیاز بدهم، این کتاب نمرهی خوبی میگیرد. اما برای فهم ابنعربی، نباید فقط به این کتاب بسنده کرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.