یادداشت

صبحانه در تیفانی
        تجربه‌ای لذت‌بخش که یک‌روزه تمومش کردم. 

‌چیزی که من رو مجذوب داستان‌های کاپوتی می‌کنه، قلمشه. انگار می‌دونه باید چه کلمات و جملاتی رو به‌کار ببره تا مخاطب رو دنبال خودش بکشونه. این دومین کتابی بود که از ترومن کاپوتی خوندم و نسبت به کتاب اولی که خونده بودم (تابوت‌های دست‌ساز) تا حدی ضعیف‌تر بود، اما جذابیت‌های خاص خودش رو داشت.
‌
 خود داستان نمونه‌ی کامل یک داستان آمریکایی اصیله. از این لحاظ که عناصری توی داستان به چشم می‌خورن که فقط توی داستان‌های آمریکایی می‌تونیم پیداشون کنیم.
‌
مهم‌ترین نقطه‌ی قوت داستان، شخصیت‌پردازیشه: راوی داستان، مردی جوون با نامی تقریباً نامشخص -که تا آخر داستان فاش نمی‌شه- کاملاً منفعله و بیشتر شبیه یک تماشاچی. و هالی، دختری سرزنده، حرّاف و به‌احتمال قریب به یقین، مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی. اتفاقات متنوعی که رخ می‌دن و هم سرگرم‌کننده‌ن و هم گاهی شگفت‌انگیز. 
‌
می‌شه گفت کل داستان حول محور شخصیت هالی می‌چرخه و همه‌ی بخش‌های داستان و سایر شخصیت‌ها رو به هم پیوند می‌ده. شخصیتی متفاوت با ویژگی‌های اخلاقی عجیب‌وغریب که توی ذهن‌تون خواهد موند...
      
3

29

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.