یادداشت امیرعباس شاهسواری

در باب خواندن
        کتاب به دو قسمت تقسیم میشه 
قسمت اول توصیفات پروست هستش از کودکی اش و زیست اش با کتاب و قسمت دوم هم توصیفاتی است همراه با تحلیل هایی اگزیستانس از کتاب و کتابخوانی که نه کتابخوانی زیاد را نفی می کند و نه کتابخوانی را !این کتاب کوتاه صد صفحه ای، در واقع جستاری است که پروست برای کتاب یکی از دوستانش نوشته بود و بعدها خود تبدیل به کتاب شد .بیش از همه چیز توصیف دقیق پروست از وقایع و اتفاقات و اجسام ‌ و افراد و افعال کودکی اش، حیرت برانگیز است .شنیده ام که در اواخر عمر از هوشنگ ابتهاج پرسیده اند که این همه با ادبیات و شعر مانوس بوده ای چه دستاوردی برای تو داشته؟ و او جواب داده است که هر چیز را که احساس کنم می توانم توصیف کنم و این واقعا توانایی ای است که خدا به بهترین نحو به پروست عطا کرده و شاهد بر این مدعا، رمان در جست و جوی زمان از دست رفته از او است که هفت جلد است!و دیگر موهبت خدادای پروست، فیلسوف بودن او است .نوشته های او تنها محاکات و تقلید از طبیعت نیست، او در پس توصیفات دقیق خود، خواهان رساندن مفهومی ژرف به شما است البته همچون دیگر فرانسوی زبانان ثقیل می نویسد یا بهتر بگویم مترجم خوب برای آثارشان، سخت گیر می آید 
در هر صورت انتخاب بدی نیست برای یک شب بلند پاییزی 
زیرا که امشب ما را از غروب تا به الان  که منتظر بازی لیورپول _ استون ویلا هستم را پروستی کرد و یک جرعه این مه نیمه ناب 
را سر کشیدم
      
476

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.