یادداشت آوایوسفی
1403/11/21
گریز از زمین، نه از زندگی ایتالو کالوینو در بارون درختنشین داستان پسری به نام کوزیمو را روایت میکند که از اقتدار پدرش میشورد اما راهش نه به سقوط به اعماق تاریکی، بلکه صعود به شاخه های طبیعت است. کوزیمو فکر میکند که میتواند از دنیا فاصله بگیرد، از آدمها، از قوانین، از همهی آن چیزهایی که او را محدود میکنند. اما بعد چه میشود؟ باز هم درگیر آدمهاست. باز هم عاشق میشود، دعوا میکند، نظر میدهد، نگران میشود. فکر میکرده که با بالا رفتن از درخت آزاد میشود، ولی فقط موقعیتش تغییر کرده، نه خودش. چقدر آشنا. واقعیت این است که آدمها هیچوقت واقعاً از زندگی فرار نمیکنند، فقط تظاهر میکنند که دارند راه خودشان را میروند. شاید کوزیمو فکر کند که متفاوت است، ولی او هم مثل همهی ما گیر افتاده، فقط از یک زاویهی دیگر. و شاید، فقط شاید اگر زودتر میفهمید که مشکل از ارتفاع نیست، بلکه از خودش است، آنقدر تنها نمیموند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.